دائم الوضو بودن
دائم الوضو بودن به اين معنا است كه هر مؤمنى و شخصى كه قصد حركت به سوى خداى مهربان را دارد ، هميشه و دائما در حال طهارت باشد و به واسطه اين طهارت ، قلبش توجه به حضرت حق داشته باشد و براى جلوگيرى از شرّ نفس و شيطان ، دوام بر وضو را سفارش مى فرموده اند و مى گفتند : وضو به منزله لباس جنگ است .
در اينجا به دو نكته ، توجه شما خواننده محترم را جلب مى نمايم .
حكمت و فلسفه وضو و فضيلت آن
امام صادق عليه السلام فرمود :
الْعِلَلُ ، عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قـَالَ قـَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَنْ تَوَضَّأَ فَذَكَرَ اسْمَ اللَّهِ طَهُرَ جَمِيعُ جَسَدِهِ وَكَانَ الْوُضُوءُ إِلَى الْوُضُوءِ كَفَّارَةً لِمَا بَيْنَهُمَا مِنَ الذُّنُوبِ وَمَنْ لَمْ يُسَمِّ لَمْ يَطْهُرْ مِنْ جَسَدِهِ إِلَّا مَا أَصَابَهُ الْمَاءُ
هر كس وضو بگيرد و نام خدا را به زبان آورد ، تمام بدنش طاهر مى شود و وضوى روى وضوء كفـاره گناهان بين دو وضو است و هر كس در حال وضو نام خدا را به زبان نياورد ، فقط اعضاى وضويش پاك مى شود .
بحارالانوار ج77 ص314
|
وضو بر وضو به اين معنى كه هرگاه وضويش باطل شد ، فورا وضو بگيرد ؛ يعنى هيچگاه بدون وضو نباشد .
راز پاك شدن تمام بدن با ياد خدا ، اين است كه با ذكر خدا ، قلب انسان ، آگاه و متوجه مى شود و از غفلتى كه از ياد خدا بر او عارض شده ، تطهير مى يابد و هنگامى كه قلب يك انسان كه رئيس و عنوان مركزيّت بدن است ، پاك شود ، جميع اعضاء پاك مى شود .
چون قـلب رئيس بدن ، و تمام اعضاء در حكم كارگزاران و رعاياى او هستند ، هنگامى كه قلب توجه پيدا كند و پاك شود و به مصداق الناس على دين ملوكهم تمام وجود انسان در مسير الهى قرار گرفته و بسوى خدا توجه مى كند . به عبارت ديگر مى توان گفت قلب يك انسان اصل وجود اوست و انسان چيزى نيست مگر همان قلبش پس اگر قلب پاك شود ، انسان پاك شده .
شهيد ثانى قدّس سرّه مى فرمايد : در مورد طهارت ، انسان بايد توجه داشته باشد كه چون اعضاء ظاهرش در معرض ديد ديگران است و از طرفى هميشه با امور پست دنيوى در تماس هستند ، انسان موظف است كه آنها را بشويد و نظيف نگهدارد .
پس لازم است كه همراه با اين اعضاى ظاهرى ، قلبش را هم كه مورد توجه حق تعالى است ، تطهير كند ، زيرا كه خداى تعالى توجهى به صورت ظاهرى ما ندارد بلكه توجهش به قلوب ماست و قلب (نه قلب صنوبرى) رئيس اين اعضاء است ، و كارهايى را كه اين اعضا در جهت دور شدن از پروردگار انجام مى دهند ، به دستور او و در خدمت اوست پس قلب ، براى تطهير سزاوارتر است .
آنچه در باب وضو مقرر شده به وضوح ما را به تطهير قلب توجه مى دهد . بنابر اين كسى كه براى عبادت خداى تعالى و توجه به او و اعراض از دنيا ، وضو مى گيرد ، بايد بداند كه براى توجه به آخرت ، بايد دل از دنيا بريده ، دست از متاعش بشويد .
و به همين خاطر است كه مى بينيم دستور داده اند كه صورت و دو دست را شسته و سر و روى دو پا را مسح كنيم .
دستور شستن صورت به اين خاطر است كه توجه و روى آوردن به خدا با صورت باطنى ، بواسطه همين صورت انجام مى شود و اكثر حواس ظاهرى كه باعث و انگيزه دلبستگى به دنيا هستند در محوّطه صورتند ، پس دستور به شستن آن داده اند تا به صورتى خالى از كثافات به خدا روى آورد و بدينوسيله به مرتبه اى ترقى كند كه صورت باطنيش را نيز تطهير نمايد .
سپس دستور به شستن دستها داده ، چون اكثر برخوردهاى انسان با امور پست دنيوى به وسيله دست انجام مى شود .
و بعد دستور به مسح سر داده زيرا قوه مفكّره انسان كه قصد حركت به طرف امور دنيوى و هر امر ديگرى را ايجاد مى كند در سر قرار دارد و همين قصدها هستند كه به انسان جهت مى دهند و انسان را به هر طرف امور مورد نظر خود بر مى انگيزانند و چنانچه مربوط به امور دنيايى باشند انسان را به طرف دنيا مى رانند و از توجه به آخرت غافل مى كنند .
و در آخر دستور به مسح پاها داده ، زيرا به وسيله پاهاست كه انسان به مقاصد خود و از جمله مطالب دنيايى خود مى رسد و با آنها به طرف حوايج دنيوى حركت مى كند ، لذا سزاوار است كه اين اعضاء را در عبادت شركت دهد تا در سعادتى كه از عبادت نصيبش مى شود ، سهيم باشند .
در كتاب مصباح الشريعة : از امام صادق عليه السّلام روايت شده :
مِصْبَاحُ الشَّرِيعَةِ ، قـَالَ الصَّادِقُ عليه السلام إِذَا أَرَدْتَ الطَّهَارَةَ وَالْوُضُوءَ فَتَقَدَّمْ إِلَى الْمَاءِ تَقـَدُّمَكَ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ جَعَلَ الْمَاءَ مِفْتَاحَ قُرْبِهِ وَمُنَاجَاتِهِ وَدَلِيلًا إِلَى بِسَاطِ خِدْمَتِهِ وَكَمَا أَنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ تُطَهِّرُ ذُنُوبَ الْعِبَادِ كَذَلِكَ النِّجَاسَاتُ الظَّاهِرَةُ يُطَهِّرُهَا الْمَاءُ لَا غَيْرُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً وَقـَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَجَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفـَلا يُؤْمِنُونَ فَكَمَا أَحْيَا بِهِ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ نَعِيمِ الدُّنْيَا كَذَلِكَ بِرَحْمَتِهِ وَفَضْلِهِ جَعَلَ حَيَاةَ الْقـُلُوبِ وَالطَّاعَاتِ وَتَفَكَّرْ فِي صَفَاءِ الْمَاءِ وَرِقَّتِهِ وَطُهْرِهِ وَبَرَكَتِهِ وَلَطِيفِ امْتِزَاجِهِ بِكُلِّ شَيْءٍ وَاسْتَعْمِلْهُ فِي تَطْهِيرِ الْأَعْضَاءِ الَّتِي أَمَرَكَ اللَّهُ بِتَطْهِيرِهَا وَتَعَبَّدَكَ بِأَدَائِهَا فِي فَرَائِضِهِ وَسُنَنِهِ فَإِنَّ تَحْتَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا فَوَائِدَ كَثِيرَةً فَإِذَا اسْتَعْمَلْتَهَا بِالْحُرْمَةِ انْفَجَرَتْ لَكَ عُيُونُ فَوَائِدِهِ عَنْ قَرِيبٍ ثُمَّ عَاشِرْ خَلْقَ اللَّهِ كَامْتِزَاجِ الْمَاءِ بِالْأَشْيَاءِ يُؤَدَّى كُلُّ شَيْءٍ حَقَّهُ وَلَا يَتَغَيَّرُ عَنْ مَعْنَاهُ مُعْتَبِراً لِقَوْلِ الرَّسُولِ صلى الله عليه وآله وسلم مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الْمُخْلِصِ كَمَثَلِ الْمَاءِ وَلْتَكُنْ صَفْوَتُكَ مَعَ اللَّهِ تَعَالَى فِي جَمِيعِ طَاعَتِكَ كَصَفـْوَةِ الْمَاءِ حِينَ أَنْزَلَهُ مِنَ السَّمَاءِ وَسَمَّاهُ طَهُوراً وَطَهِّرْ قَلْبَكَ بِالتَّقْوَى وَالْيَقِينِ عِنْدَ طَهَارَةِ جَوَارِحِكَ بِالْمَاء
هنگامى كه قصد طهارت و وضو كردى چنان به طرف آب حركت كن كه گوئى به طرف رحمت خدا مى روى ، زيرا خداى تعالى آب را كليد نزديكى و مناجات خود و راهنماى بساط خدمتش قرار داده و همانطور كه رحمتش ، گناهان بندگان را مى شويد جز آب ، چيز ديگرى نجاسات ظاهرى را زائل نمى كند
و بعد چنين ادامه مى دهد : خداى تعالى در قرآن مى فرمايد : هُوَ الَّذى ارْسَلَ الرِّياحَ بُشْرا بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ وَانْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورا فرقان : 48 و او خدايى است كه بادها را براى بشارت پيشاپيش رحمت خود فرستاد و از آسمان آب پاك كننده نازل كرديم . همچنين مى فرمايد : وَجَعَلْنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيءٍ حَىٍّ انبياء : 30 . (و زندگى همه موجودات زنده را به آب وابسته نموديم) پس همانطور كه با آب ، هر نعمتى را به وجود آورده ، با فـضل و رحمتش ، قـلوب را با طاعت و بندگيش زندگى بخشيده ؛ پس در صفا و رقت و پاكيزگى و بركت آب بنگر ، و بنگر كه چگونه با همه چيز ممزوج مى شود و در همه چيز وجود دارد ، و آن را در اعضايى كه خدا دستور داده استعمال كن و واجب و مستحبش را بجا آور كه در هر كدام از اين امور فوائد بسيار نهفته كه اگر به صورت شايسته انجام دهى ، چشمه هاى فوايدش به سوى تو جارى خواهد شد . سپس همانطور كه آب به راحتى با همه اشياء ممزوج مى شود ، با خلق خدا معاشرت كن و با هر چيز همانطور كه شايستگى اش را دارد برخورد كن . و خلاصه آنكه بر اساس فـرمايش رسول خدا (صلى الله عليه و آله) كه فـرمود : مثل مؤمن مثل آب است . مانند آب باش . پس بايد خلوصت با خدا در تمام عبادات مانند خلوص آب به هنگامى كه خدا او را از آسمان نازل كرد و آن را طهور يعنى پاك كننده ناميد ، باشى و هنگامى كه جوارحت را با آب تطهيرمى كنى ، قلبت را با يقين و تقوى پاك كن . مستدرك الوسائل ج1 ص353
|