حجاب اسلامي، راهي براي رسيدن به امنيت اجتماعي
امروز کمتر کسي است که از طرح ارزشمند امنيت اخلاقي و اجتماعي بيخبر باشد. همگان ميدانند که اين طرح، با هدف بازگرداندن جامعه به دامن ارزشها و آرمانهاي اسلامي و انقلابي طراحي و اجرا ميشود و نيز ميدانندکه موضوع بدحجابي، يکي از جديدترين نگرانيهاي دينداران جامعۀ ايراني در طول تاريخ بوده است. در يک برداشت ميتوان گفت: اين ناهنجاري، رهآورد دنياي ارتباطات و مدرنيسم است که جامعۀ ديني را تهديد، و انحرافات فردي و اجتماعي فراواني را به بار ميآورد.
اجراي اين طرح، ديدگاههاي گوناگون و بازتابهاي متنوعي در بستر جامعه به وجود آورده است. برخي معتقداند که اين طرح در راستاي احياي حدود الهي پيگيري و برخي نيز بر اين باورند که مسئلۀ حجاب بايد در لابهلاي شعارهاي بينالمللي از بين برود!
ديدگاه نخست به عموم ملّت غيرتمند ايران، بهويژه مسئولان خدوم نظام اسلامي تعلّق دارد. نتايج نظرسنجي مركز اطلاعات و آمار شوراي فرهنگي و اجتماعي زنان، حاكي از آن است كه بيش از 80% معتقدند، واجب بودن حجاب، مصونيت ميآورد و نيز آن را دليل احترام به مقام زن ميدانند و بيش از 75% معتقدند كه حجاب، تحكيم بنيان خانواده را در پي خواهد آورد.
مقام معظّم رهبري در اينباره ميفرمايند: «نيروي انتظامي بايد با پرهيز از طرحهاي موسمي و موقت، طرح امنيت اجتماعي را با قدرت ادامه دهد، تا اهداف آن در جامعه نهادينه شود».1
و ديدگاه دوم به کساني تعلّق دارد که عينک سياسي به چشم زده و روزگاري تاختن به ارزشهاي ديني و ملّي را وجهۀ همّت خويش قرار داده بودند.
قائم مقام يکي از احزاب سياسي کشور دربارۀ اجراي اين طرح ميگويد: «اول خواستند زنان را بترسانند، اما نتوانستند، بعد گفتند اراذل و اوباش را ميگيريم که فايدهاي نداشت، پشت پردۀ اين برخوردهاي نيروي انتظامي، چيزي نيست جز ترساندن مردم!!!»2
ملت ايران فراموش نکرده است، روزگاري را که مردم غيرتمند ايران، براي دفاع از ناموس و در اعتراض به توطئۀ رضاخان، به خيابانها ريختند و جان خويش را فداي نهادينهسازي ارزشهاي ديني و ملّي نمودند و امروز، شماري مغرض و نا آگاه به طرحي که به گسترش امنيت اخلاقي و اجتماعي ميانجامد، حمله و نظام اسلامي را به باد انتقاد ميگيرند. مگر نه اين است که ملّت ايران، در طول تاريخ نشان داده است که در رابطه با حجاب و عفاف و استحاله ارزشها، ذرّهاي کوتاهي نکرده و اين افتخار تاريخي را به نام خويش ثبت نموده است. مخالفان طرح، قيام خونين مسجد گوهرشاد و سياست سرکوبگرانه شاه در برابر مردم را، چگونه تحليل مينمايند؟ هيچکس نيست که نداند، آنچه مخالفان طرح امنيت اجتماعي بدان دامن ميزنند، جريان اباحهگري است که از استحالۀ ارزشها نيز خطرناکتر ميباشد.
مگر نه اين است که فساد اخلاقي، کشف خانههاي فساد، کشف مواد افيوني، کشف دستگاههاي فرآوري مشروبات الکلي، انتشار فيلمها مبتذل و غيراخلاقي داراي ابعاد پيچيدهاي گشته و تهديدي ملّي براي جامعه به شمار ميآيد؟
امروز کساني که نداي مخالفت با طرح امنيت اجتماعي را سر ميدهند، حرف تازهاي براي گفتن ندارند، جز اين که همان حرفهاي کهنۀ اربابان خائن، که کشف حجاب را براي ورود ايران به مدرنيسم!، تمدّن جديد!، و… ضروري ميدانستند! را نشخوار مينمايند.
مگر نه اين است که رضاخان در سفر خويش به ترکيه، عزم خويش را جزم نمود که ترکيه راه پيشرفت خويش را از طريف کشف حجاب دنبال نمود و به نتيجه رسيد، ما نيز همين کار را انجام ميدهيم. مگر نه اينکه او وزيران را احضار کرد و به آنان گفت: «ما بايد صورتاً و سنتاً غربي شويم و در قدم اول، کلاهها تبديل به شاپوري شود و نيز بايد شروع به برداشتن حجاب زنها نمائيم، اما چون براي عامۀ مردم دفعتاً مشکل است که اقدام کنند، شما وزرا و معاونان بايد پيشقدم شويد و هفتهاي يکبار با خانمهاي خود در کلوپ ايران جمع شويد…».
عزيزان، امروز حدود هفتاد سال از فاجعۀ کشف حجاب در اين کشور ميگذرد و اکنون، همان ترکيه به پايان مسير کشف حجاب نزديک شده، آيا امروز ايران در دنيا، تمدّنساز است يا ترکيه؟ تحليل شما از روي کار آمدن رئيسجمهوري که همسر و خانوادۀ او از گوهر حجاب برخوردارند، چيست؟ آيا جز اين است که آنان در اين مسير، چيزي جز ولنگاري و فساد نديدهاند؟
در اين بخش، براي اطلاع خوانندگان عزيز از مباني ديني اين فريضۀ الهي، به برخي سفارشات قرآن کريم و پيشوايان ديني اشاره ميشود. آئين مقدّس اسلام، نهاد خانواده را کانوني مقدس، پايدار و عاطفي ميداند و مهمانان اين کانون ارزشمند را به آرامش، شادماني و محبّت فرا خوانده و حيات طيبۀ الهي را در بستر ازدواج سالم، پيشکش انسان قرار ميدهد. بنابراين، حجاب و عفاف، پايه و اساس زندگي به شمار ميرود که در رهگذر آن، خردمندي و کمال انساني، بارور ميشود و پشت کردن به اين آموزهها نيز چيزي جز ولنگاري و هرج و مرج را نصيب انسان نميسازد.
ناگفته نماند که حجاب و عفاف، دو مقولّ جداگانه، اما در ارتباط با يکديگر ميباشند. حجاب، رعايت پوشش ظاهري است و عفّت، هم رعايت پوشش ظاهري است و هم مراقبت از امور معنوي و روحي؛ از اين روي عفت، دامنۀ گستردهتري نسبت به حجاب دارد، زيرا دربرگيرندۀ قلب، چشم، گفتار، رفتار، خوراک و… ميباشد، زيرا توصيه شده است که به چشمانت بياموز، هرکس، ارزش ديدن ندارد، زيرا چشم، عرصۀ واردات دل و فکر را فراهم ميآورد و نگاه به نامحرم، زمينۀ فساد و تباهي را ميآفريند.
در قرآن کريم، آيات فراواني به موضوع حجاب و عفاف پرداخته است که در زير به برخي از اين آيات اشاره ميشود:
«يا ايها النبي قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادني ان يعرفن فلايؤذين و کان الله غفورا رحيما»3
(اي پيامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاي خود را بر خود پيچند. اين کار براي اين که به عفيف بودن شناخته شوند و مورد اذيت قرار نگيرند، نزديکتر است و خداوند آمرزنده و مهربان است).
مطلبي که از اين آيه استفاده ميشود و يک حقيقت جاوداني است، اين است که زن مسلمان بايد آنچنان در ميان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و وقار و سنگيني و پاکي از آن هويدا باشد و با اين صفت شناخته شود، و در اين وقت است که بيماردلاني که دنبال شکار ميگردند، از آنها مأيوس ميگردند و فکر بهرهکشي از آنها، در مخيلهشان خطور نميکند.4
«قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلك ازكي لهم اِنّ الله خبير بما يصنعون»5
(به مردان با ايمان بگو: ديدۀ خود را از نامحرم فروبندند و پاکدامني خود را حفظ کنند که اين براي آنها پاکيزهتر است. همانا خداوند به آن چه ميکنند، آگاه است).
خداوند متعال در اين آيه، تكليف مرد نامحرم را در عرصۀ اجتماع و به هنگام برقرار كردن ارتباط با زن نامحرم، مشخص ساخته است. خداوند متعال به پيامبر اكرم(ص) دستور ميدهد كه به مردان مؤمن ابلاغ كند كه از خيره شدن به زنان بپرهيزند و دامان خود را از گناه حفظ كنند.
«وقل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لايبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن»6
(و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را از نامحرم فرو بندند و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را جز آنچه نمايان است (مانند دست و صورت)، آشکار نسازند و بايد روسريهاي خود را بر سينههاي خويش فرو اندازند و زينت و آرايش خود را آشکار نکنند، جز براي شوهرانشان يا…).
«وَ قرن في بيوتكن ولا تبّرج الجاهلية الاولي»7 (و در خانههايتان بنشينيد و مانند دوران جاهليت نخستين، به خودنمايي و خودآرايي، از خانه خارج نشويد).
اين آيه نيز چنان كه از سياق آن پيداست، بر روي خارج شدن زنان پيامبر(ص) از منزل، همراه با عرضۀ خود به نامحرمان، حساسيت به خرج داده است. البته مقصود از آن، حبس كردن زنان ايشان در منزل نيست، چرا كه تاريخ اسلام گواه آن است كه سيرۀ معمول پيامبر(ص)، بر چنين رفتاري استوار نبوده است و نيز فقط حفظ پوشش مراد نيست، بلكه خودنمائي در تمام شيوههايش، اعم از نوع نگاه و رفتار مورد نظر است.
در مجموع، آنچه از ملاحظۀ چند آيۀ شريفه به دست ميآيد، اين است كه بيش از همه، بر حفاظت زنان از خود در پوشش، گفتار، رفتار، …، و تأثير آن در پيشگيري از وقوع انحراف در مرحلۀ عمل (و حتّي در مرحلۀ نيّت) تأكيد شده و فقط در يكي از اين آيات به راهكار كنترل از طريق اعمال زور و سياستهاي بازدارنده، راهنمايي شده است. همين امر نشان ميدهد كه در يك جامعۀ اسلامي، برابر تعاليم ديني و نتايج تحقيقات جديد علمي، در امر كنترل انحرافات اجتماعي و اخلاقي در روابط زن و مرد، نقطۀ تأكيد بايد بر مقاومسازي اقشار آسيبپذير، بهويژه زنان در برابر افراد آمادۀ جرم و انحراف و كنترل عرضه در برابر افراد متقاضي، از طريق كار فرهنگي سنجيده و بلندمدّت، در زمينۀ ترويج معناي صحيح حجاب صورت گيرد.
روايات اسلامي نيز به صورت تفصيلي به اين موضوع پرداخته و همواره بر برخورداري جامعه، بهويژه بانوان که در معرض آسيب بيشتري قرار دارند، تأکيد شده است.
روزي اسماء، دختر ابوبکر به خانۀ پيامبر(ص) آمد در حالي که جامهاي نازک و بدننما به تن داشت، پيامبر(ص) روي خويش را برگرداندند و فرمودند: «يا اسماء، اذا بلغت المحيض لم تصلح ان يريا منها الا هذا و هذا و اشار الي کفه و وجهه»
(اي اسما! همين که زن به حدّ بلوغ رسيد، سزاوار نيست چيزي از بدن او ديده شود، مگر اين و اين) -و اشاره فرمودند به صورت و قسمت مچ به پايين دست خويش-.8
اميرالمؤمنين(ع) در وصيتي به امام مجتبي(ع) فرمودند: «با پوشش (حجابي) که براي همسرانت قرار ميدهي، چشم آنان را از هوس و حرام باز ميداري، چرا که حجاب براي آنان، ثبات بيشتري را به ارمغان ميآورد. همچنين از خروج بيرويۀ آنان جلوگيري کن، زيرا مفاسدي دارد و اگر ميتواني کاري کن که همسرانت با غير مردان، رفت و آمد داشته باشند».
در روايت ديگري، امام موسي بن جعفر(ع) از پدران خويش از اميرالمؤمنين(ع) نقل ميفرمايند که روزي مردي نابينا به خانۀ پيامبر خدا(ص) آمد، فاطمۀ زهرا(س)، خود را از او پوشاند، هنگامي که از ايشان دليل اين کار پرس و جو شد، فرمودند: «او نابيناست، من که او را ميبينم!» و پيامبر(ص) فرمودند: «شهادت ميدهم که تو پارۀ تن من هستي!»
از مجموع مطالب بالا روشن مىگردد كه هدف از وجوب حجاب اسلامى، علاوه بر موارد مذكور، ايجاد صلاح و پيشگيرى از فساد، جهت تأمين و گسترش امنيّت اجتماعى است.
امنيّت اجتماعى، فلسفۀ حقيقى وجوب حجاب
يكى از فلسفههاى حقيقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونيّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشيدن به امنيّت اجتماعى با توسعه آن مىباشد. زيرا نفس آدمى، دريايى مواج از تمايلات و خواستههاى اوست كه مهمترين آنها به خوراكىها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مىشود و بدون شك، بالاترين خواستههاى مردان، تمايل به جنس زن است.
پوشش دينى، پيام عفّت، شخصيّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنين بانويى چشم طمع نخواهند داشت، كه او را نيرويى بالفعل در هرچه وسعت بخشيدن امنيّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مىستايند. در اين صورت است كه زن، نه تنها در سنگر حجاب خود، از تير نگاههاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلكه امنيّت و آرامش درونى خود و اجتماع خويش را برقرار خواهد كرد.
پايههاى تحقّق امنيّت اجتماعى در سايههاى حجاب بانوان
بيترديد يکي از مهمترين پايههاي تحقّق احکام الهي، و در سايۀ آن، امنيت اجتماعي، نهادينهسازي مسئلۀ حجاب و عفاف است، تا در پرتو آن، سعادت دنيا و آخرت جامعه، تأمين گردد. در اينجا به برخي از راهکارهاي تحقّق اين مهم اشاره ميگردد:
1. ايمان به خدا و و برخورداري از گوهر تقوا: هنگامي که انسان به خداى تعالى و علم و حكمت او ايمان آوَرَد، و معتقد گردد، احكامى كه براى بشريّت تشريع كرده، بودن نقص و داراى آثار مطلوبى است، از حكم الهى حجاب استقبال مينمايد.
ازسوي ديگر، انسان مؤمن با پرهيزكارى، ضامن تأمين امنيّت اجتماعى نيز ميگردد و اگر غير از اين باشد، احکام الهي از جمله حجاب را نوعى محدوديّت براى خود قلمداد نموده و امنيّت اجتماعى انسانها را تهديد مىنمايد.
2. آگاهى: شناخت حقيقت انسان و فلسفۀ احکام الهي نيز از پايههاي امنيّت اجتماعى به شمار ميآيد. وقتى انسان به پاسخ درونى خود كه چرا بايد عفاف و حجاب در جامعه رعايت شود، برسد، پايههاى حجاب دينى در او شكل گرفته و با آگاهى كامل به امنيّت اجتماعى ارزش مىبخشد و دوام آن را نيز تضمين مينمايد.
نکتۀ مهمّي که لازم به يادآوري آن ميباشد، اين است که براي نهادينهسازي احکام الهي، آيا برخورد فيزيکي نيز مشروعيت دارد؟ از مجموع آيات و روايات استفاده ميشود که نخستين راهكار اسلامي براي اين امور، راهکارهاي فرهنگي است، اما برخورد فيزيكي و كاربرد زور و اجبار عليه افراد خاطي و منحرف نيز مورد اشاره قرار گرفته است، به گونهاي که خداوند متعال، به حمله و حركت شديد پيامبر(ص) عليه افراد مزاحم و بيماردل و حتّي تبعيد از جامعۀ پاك اسلامي تهديد ميكند.
پينوشت
1. سخنان مقام معظّم رهبري، 16/8/86.
2. پايگاه اطلاعرساني رجانيوز، 30/4/86.
3. سورۀ مبارکۀ احزاب، آيۀ شريفۀ 59.
4. مسئلۀ حجاب، ص162.
5. سورۀ مبارکۀ نور، آيۀ شريفۀ 29.
6. همان، آيۀ شريفۀ 31.
7. سورۀ مبارکۀ احزاب، آيۀ شريفۀ 32.
8. مسئله حجاب به نقل از سنن ابي داود، ج2، ص383.