• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بخشش از او، استغفار و طلب آمرزش از ما!!

30 اردیبهشت 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

بخشش، از اوست، امّا استغفار و طلب آمرزش، باید از سوى ما باشد. آداب دعا و شیوه توبه را نیز باید از خدا بیاموزیم و بدانیم كه عمل به دستورات خداوند، زمینه‏ى آمرزش ماست.

و البته استغفار، براى گناهكار مایه‏ى آمرزش و براى نیكوكار اعتلاى درجه است.

 

  وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَكُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطایاكُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ (بقره 58) فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا یَفْسُقُونَ (بقره 59)

و (به خاطر بیاورید) زمانى را كه گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید و از نعمت هاى فراوان آن هر چه مى‏خواهید بخورید، و از در (معبد بیت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گردید و بگوئید: ” خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیكوكاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.” (بقره 58)

اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مى‏گفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم. (بقره 59)

 لجاجت شدید بنى اسرائیل‏

در اینجا به فراز دیگرى از زندگى بنى اسرائیل برخورد مى‏كنیم كه مربوط به ورودشان در سرزمین مقدس است.

در آیه اول” قریه” گر چه در زبان روزمره ما به معنى روستا است، ولى در قرآن و لغت عرب به معنى هر محلى است كه مردم در آن جمع مى‏شوند، خواه شهرهاى بزرگ باشد یا روستاها، و منظور در اینجا بیت المقدس و اراضى قدس است. (چنان كه در سوره‏ى مائده آیه 21 آمده)

” حطه ” از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است كه:” خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم".

خداوند به آنها دستور داد كه براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد كه در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد، و شاید به همین مناسبت یكى از درهاى بیت المقدس را ” باب الحطه” نامگذارى كرده‏اند، (و مراد از «سُجَّداً» نیز سجده‏ى شكر، بعد از ورود به مسجد است) چنان كه ” ابو حیان اندلسى” مى‏گوید كه منظور از” باب” در آیه فوق یكى از بابهاى بیت المقدس است كه معروف به” باب حطه” است. (بنا به نقل تفسیر” الكاشف” در ذیل همین آیه)

از اینجا روشن مى‏شود چرا در بعضى از روایات،” رجز ” در آیه مورد بحث به یك نوع” طاعون” تفسیر شده كه به سرعت در میان بنى اسرائیل شیوع‏ یافت و عده‏اى را از میان برد

 

 به هر حال، خداوند به آنها دستور داد كه براى توبه از گناهانشان ضمن خضوع در پیشگاه خداوند، این جمله را كه دلیل بر توبه و تقاضاى عفو بود از صمیم دل بر زبان جارى سازند و به آنها وعده داد كه در صورت عمل به این دستور گناهانشان را خواهد بخشید، و حتى به افراد پاك و نیكوكارشان علاوه بر بخشش گناهان اجر دیگرى خواهد داد.

 ولى چنان كه مى‏دانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عده‏اى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع كردند و به جاى آن كلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن مى‏گوید:

” اما آنها كه ستم كرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند” (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُم)

” ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم” (فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا یَفْسُقُونَ)

واژه ” رجز ” چنان كه ” راغب” در” مفردات” مى‏گوید: در اصل به معنى اضطراب و انحراف و بى‏نظمى است، مخصوصاً این تعبیر در مورد شتر به هنگامى كه گام هاى خود را نزدیك به هم و نامنظم- به خاطر ضعف و ناتوانى- بر مى‏دارد گفته مى‏شود.

مفسر بزرگ” طبرسى” در” مجمع البیان” مى‏گوید: ” رجز” در لغت اهل حجاز به معنى عذاب است، و حدیثى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل مى‏كند كه در مورد طاعون فرمودند:

انه رجز عذب به بعض الامم قبلكم: «آن یك نوع عذاب است كه بعضى از امتهاى پیشین به وسیله آن معذب شدند.»

و از اینجا روشن مى‏شود چرا در بعضى از روایات،” رجز ” در آیه مورد بحث به یك نوع” طاعون” تفسیر شده كه به سرعت در میان بنى اسرائیل شیوع‏ یافت و عده‏اى را از میان برد.

ممكن است گفته شود بیمارى طاعون چیزى نیست كه از آسمان فرود آید ولى این تعبیر ممكن است به خاطر آن باشد كه عامل انتقال میكرب طاعون در میان بنى اسرائیل گرد و غبارهاى آلوده‏اى بوده است كه به فرمان خدا با وزش باد در میان آنها، پخش گردید.

عجیب اینكه یكى از عوارض دردناك طاعون آن است كه مبتلایان به آن گرفتار اضطراب و بى‏نظمى در سخن و در راه رفتن مى‏شوند كه با معنى ریشه‏اى كلمه” رجز” نیز كاملا متناسب است.

این نكته نیز شایان توجه است كه قرآن در آیه فوق به جاى” فانزلنا علیهم” مى‏گوید :” فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا” تا روشن گردد كه این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ” ستمگران” بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشك و تر با هم نسوختند.

علاوه بر این در پایان آیه جمله” بِما كانُوا یَفْسُقُونَ” را ذكر مى‏كند تا آن هم تاكید بیشترى بر این موضوع باشد، كه ظلم و فسقشان علت مجازاتشان گردید.

با توجه به اینكه تعبیرات جمله مزبور، نشان مى‏دهد كه آنها بر این اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه مى‏دادند، معلوم مى‏شود هنگامى كه گناه به صورت یك عادت و حالت در جامعه متمركز گردید، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.

واژه ” رجز ” چنان كه ” راغب” در” مفردات” مى‏گوید: در اصل به معنى اضطراب و انحراف و بى‏نظمى است، مخصوصاً این تعبیر در مورد شتر به هنگامى كه گام هاى خود را نزدیك به هم و نامنظم- به خاطر ضعف و ناتوانى- بر مى‏دارد گفته مى‏شود

پیام‏های از آیه 58

1ـ تأمین معاش مردم، مقدّم بر فرمان به عبادت و مقدّمه‏اى بر آن است. «كُلُوا») ( «سُجَّداً» 

2ـ براى ورود به مكان‏هاى مقدّس، احترام مخصوص لازم است. «ادْخُلُوا») ( «سُجَّداً»

3ـ بخشش، از اوست، امّا استغفار و طلب آمرزش، باید از سوى ما باشد. «قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ»

4ـ آداب دعا و شیوه توبه را نیز باید از خدا بیاموزیم. «ادْخُلُوا») ( «سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ»

 5ـ عمل به دستورات خداوند، زمینه‏ى آمرزش ماست. «ادْخُلُوا») ( «قُولُوا») ( «نَغْفِرْ لَكُمْ»

6ـ استغفار، براى گناهكار مایه‏ى آمرزش و براى نیكوكار اعتلاى درجه است.  «نَغْفِرْ لَكُمْ خَطایاكُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»

 پیام‏های از آیه 59

1ـ ظلم و گناه، زمینه‏ساز تغییر و تحریف قانون است. «فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا»

2ـ تا وقتى كه روش و شیوه كارى بیان نشده، انسان آزاد است تا با نظر خود عمل كند، ولى بعد از بیان روشها، عذرى در تغییر آن نیست.«قِیلَ لَهُمْ»

3ـ جزاى تحریف گران قوانین الهى، قهر و عذاب است. «رِجْزاً مِنَ السَّماءِ»

4ـ همه‏ى پاداش‏ها و كیفرها مربوط به آخرت نیست، بلكه بعضى از كیفرها در همین دنیا صورت مى‏پذیرد. «فَأَنْزَلْنا») ( «رِجْزاً مِنَ السَّماءِ»

5ـ اگر كج‏روى براى انسان عادت شد، قهر الهى فرا مى‏رسد. «كانُوا یَفْسُقُونَ»


منابع:


1- تفسیر نور ج1


2- تفسیر نمونه ج1


3- تفسیر مجمع البیان


4- تفسیر” الكاشف"  (مطالب مربوط به  آیه 58 سوره بقره)


5- مفردات راغب


 نظر دهید »

20 بخورید، 20 بگیرید

30 اردیبهشت 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

بسیاری از دانش ‌آموزان روزهای پیش از امتحان را تا حد امکان به مطالعه می ‌پردازند و تصور می‌ کنند که غذا و استراحت مانع مطالعه می ‌شود، در صورتی که با تغذیه صحیح می ‌توان بازده فکری را افزایش داد.

 به کارگیری نکات و توصیه ‌های زیر توان شما را برای یادگیری بهتر و موفقیت در امتحانات افزایش می‌دهد:

 1- در زمان کار یا مطالعه غذا نخورید و برای این کار زمان خاصی را در نظر بگیرید تا با آرامش بیشتری غذا بخورید.

 2- بررسی‌ های دانشمندان نشان می دهد که غذاهای نشاسته ‌ای مانند ماکارونی، برنج و نان به دلیل تاثیر در بهبود کیفیت خواب، در شب امتحان مفید هستند.

 3- صبح روز امتحان بهتر است به منظور افزایش کارایی مغز، از مواد سرشار از پروتئین یا سرشار از فیبر مانند تخم‌ مرغ، نان سنگک یا بربری با عسل یا پنیر استفاده شود.

 4- کارشناسان تغذیه به دانش آموزانی که اضطراب زیادی دارند و نمی ‌توانند صبحانه ی مفصلی بخورند، توصیه می ‌کنند از موز و مقداری کشمش استفاده کنند.

 5- بعضی از دانش ‌آموزان به دلیل اضطراب زیاد، امتحانات خود را خراب می‌ کنند، بنابراین بهتر است برای مقابله با این اضطراب از غذاهای مناسب استفاده کنند. بعضی از سبزی ‌ها از قبیل ریحان، نعنا، کاهو و سیب در کاهش اضطراب بسیار مفید هستند.

 6- خوردن نان و پنیر و گردو یا یک ظرف عدسی در روز امتحان کمک می ‌کند تا در طول امتحان آرام باشید. همچنین خوردن عسل و نوشیدنی‌ های حاوی عسل در کاهش اضطراب بسیار موثر است.

 7- خوردن جگر، گوشت و ماهی، کمک زیادی در کاهش اضطراب می ‌کند، زیرا کم‌ خونی نیز یکی از دلایل کاهش یادگیری و تمرکز است.

8- مصرف سبزی‌ و میوه‌ های تازه توصیه می‌ شود.

 9- در ساعات مطالعه از خوردن ماست ترش و دوغ ترش بپرهیزید و خوردن روزانه شیر و همچنین ماست شیرین را فراموش نکنید.

 10- در ایام امتحان، بیشتر مواظب سلامت خود باشید تا در معرض سرماخوردگی، گرمازدگی، مسمومیت‌های غذایی و سوء هاضمه قرار نگیرید و از خوردن غذا در بیرون از خانه جدا خودداری كنید. غذا را خوب بجوید و به آرامی میل كنید.

 11- در طول روز آب كافی بیاشامید، اما دقت داشته باشید که آشامیدن آب و نوشیدنی‌ های دیگر در وسط غذا سبب اختلال در هضم و ایجاد نفخ می ‌شود.

 12- از مصرف زیاد شیرینی جات و تنقلات خودداری کنید. این خوراکی‌ ها ممکن است در نگاه اول انرژی ‌زا به نظر برسند، اما باید توجه داشت که این قابلیت در آن ها بسیار کم دوام است و پس از مدتی احساس خستگی بیشتری به شما دست خواهد داد.

 13- بر خلاف تصور عموم، مطالعه و درس خواندن نیاز بدن‌ ‌به انرژی را افزایش نمی ‌دهد، بنابراین استفاده بیش از حد از مواد غذایی شیرین و چرب در طول دوران امتحان، نه تنها مفید نیست، بلكه سبب چاقی‌ ‌می‌ شود.

 14- صبحانه غذای اصلی است، ناهار و شام را كمی مختصرتر بخورید، اما صبحانه را كامل میل كنید.

 15- مصرف روزانه یك لیوان شیر،‌ ‌برای ایجاد آرامش در طول دوران امتحان موثر است.

 16- خوردن آجیل از قبیل بادام، کشمش، فندق، گردو و نخودچی که سرشار از منیزیم است، به یادگیری کمک می کند، زیرا کمبود آن یکی از علل کاهش یادگیری است.

 17- ماست و دوغ ترش، خواب آور است، اما خوردن ماست شیرین مفید است.

 18- از خوردن قهوه و چای پُررنگ، خودداری كنید، ولی چای كم‌ رنگ مفید است.

 19- تغذیه متعادل و متنوع شامل نان و غلات، انواع سبزی، لبنیات، گوشت ها و میوه‌ها سبب كاهش استرس در زمان امتحان می ‌شود.

 20- اگر احساس خستگی می ‌كنید، كمی استراحت كنید. انسان در موقع خستگی احتیاج به استراحت دارد نه محرك، بنابراین مصرف قهوه به منظور بیدار ماندن توصیه نمی ‌شود.

 نظر دهید »

عاملی برای پاک شدن از گناهان

30 اردیبهشت 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ثمره حیا، عفت و پاکدامنی است.»

 در روایات، آثار فراوانی اعم از دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی و نفسانی و رفتاری برای حیا بیان شده است که برخی از آنها به شرح زیر است.

1 . محبت خداوند: پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «خداوند، انسان با شرم و حیا و پاکدامن را دوست دارد و از بی شرمی گدای سِمِج نفرت دارد.»1

2 . عفت و پاکدامنی: امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ثمره حیا، عفت و پاکدامنی است.»2

3 . پاک شدن گناهان: امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در این باره فرمود:

چهار چیز است که هر کس داشته باشد اسلامش کامل و گناهش پاک گردد و پروردگار خود را ملاقات می کند، در حالی که خداوند ـ عزّوجلّ ـ‌ از او خشنود است: هر کس به آنچه به نفع مردم بر خویشتن قرار داده برای خدا انجام دهد و زبانش با مردم راست باشد و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است، شرم کند و با خانواده خود خوشرفتار باشد.3

چهار چیز است که هر کس داشته باشد اسلامش کامل و گناهش پاک گردد و پروردگار خود را ملاقات می کند، در حالی که خداوند ـ عزّوجلّ ـ‌ از او خشنود است: هر کس به آنچه به نفع مردم بر خویشتن قرار داده برای خدا انجام دهد و زبانش با مردم راست باشد و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است، شرم کند و با خانواده خود خوشرفتار باشد

 

 4 . رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در شرح پاره ای از آثار شرم و حیا فرمود:

 اما آنچه از حیا نشأت می گیرد: نرمش، مهربانی، در نظر داشتن خدا در آشکار و نهان، سلامت، دوری کردن از بدی، خوشرویی، گذشت و بخشندگی، پیروزی و خوشنامی در میان مردم است. اینها فوایدی است که خردمند از حیا می برد.4

در متون اخلاقی اسلام پیامدهای بسیاری برای «وقاحت» و بی شرمی بیان شده است که به دلیل اختصار تنها به بیان یک روایت در این باب اکتفا می شود:


امام صادق ـ علیه السّلام ـ به شاگرد خود «مفضّل» می فرماید:


ای مفضّل، اگر حیا نبود انسان هیچ گاه میهمان نمی‌پذیرفت، به وعده وفا نمی‌کرد، نیازها(ی مردم) را برآورده نمی‌ساخت، از نیکی‌ها برحذر بود و بدی‌ها را مرتکب می‌شد. بسیاری از امور لازم و واجب نیز برای حیا انجام می‌شود. بسیاری از مردم، اگر حیا نمی‌کردند و شرمگین نمی‌شدند، حقوق والدین را رعایت نمی‌نمودند، هیچ صله رحمی نمی‌کردند، هیچ امانتی را به درستی بازپس نمی‌دادند و از فحشا برحذر نبودند


. (5)   

 پی نوشت ها :

1 . طوسی، امالی، ص 39، ح 43، ر.ک‌: کلینی: کافی، ج 2، ص 112، ح 8؛ صدوق: فقیه، ج 3، ص 506، ح 4774.

2 . آمدی: غررالحکم، ج 4612.

3 . صدوق: خصال، ج 1، ص 222. ح 50. ر.ک: مفید: امالی، ص 166، ح 1.

4 . حرّانی: تحف العقول، ص 20.

5 . مجلسی: بحارالانوار، ج 3، ص 81.

 نظر دهید »

خاطرات خواندنی علامه مصباح یزدی از آیت الله العظمی بهجت

30 اردیبهشت 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

امام فرمودند بروید ببینید آقای بهجت چه می گوید/ بعد فرهنگی مبارزه را آیت الله بهجت در نظرما برجسته کرد .

مرحوم آیه الله مشکینی(رض) که رئیس مجلس خبرگان بودند نقل می فرمودند که ما خدمت حضرت امام(ره) شاید هم گفتند بارها برای مسائل اخلاقی و اینها مطرح کردیم و گفتیم به کی مراجعه کنیم در این گونه مسائل و ایشان می فرمودند به آقای بهجت مراجعه کنید، عرض می کردیم ایشان نمی پذیرند اباء دارند از اینکه مثلاً به این عنوان شناخته بشوند و مطرح بشوند و اینها، امام(ره) می فرمودند که باز می فرمودند به ایشان مراجعه کنید اصرار کنید.

نسبت استاد شاگردی آیت الله العظمی بهجت و آیت الله مصباح یزدی شاید تا چندی پیش و در ایام حیات عارف بزرگ زمانه، چندان آشکار و پیدا نبود، چه از آن جهت که حضور آیت الله بهجت مانع از بیان این ارتباط می شد و چه از آن جهت که سمت و سوی آشکار فعالیت علامه مصباح در حوزه اندیشه و سیاست به چشم می آمد و ابعاد اخلاقی در پشت این روشنگری های نظری و سیاسی پنهان.
پس از رحلت بهجت زمان، هر آنکس که سر و سری با او داشت، خاطراتی گفتنی را به زبان و قلم آورده و در تبیین جایگاه والای او به جامعه عرضه کرد هرچند که بسیاری از خاطرات مگو هم در سینه دوستان و دوستدارانش باقی ماند.
شاید یکی از خواندنی ترین خاطرات از مرحوم آیت الله بهجت، خاطرات علامه مصباح یزدی از این استاد بزرگ اخلاق است. خواندن این خاطرات سوای محتوای پر مغز آن، از سر و سرّ استاد و شاگرد حکایت دارد.
رجانیوز  بخش هایی از خاطرات علامه مصباح یزدی پیرامون مرحوم بهجت را که هفته نامه نه دی منتشر کرده است. به مناسبت فرارسیدن سالگرد ارتحال عارف بزرگ دوران معاصر مرحوم آیت الله بهجت منتشر می کند:
درس خارج پشت حجره در بسته
خدمت ایشان رسیدیم و درخواست کردیم که درس فقهی شروع بفرمایند و ما استفاده کنیم، ایشان هم بزرگواری فرمودند و قبول کردند و در یکی از حجرات مدرسه فیضیه این درس را ما شروع کردیم و بعد از درس مرحوم آیت الله بروجردی(رض)که ایشان مقیّد بودند همیشه درس ایشان شرکت کنند بعد از درس تشریف می بردند مدرسه فیضیه و ما هم چند نفری بودیم آنجا در خدمتشان کتاب طهارت را شروع کردیم. گاهی اتفاق می افتاد که صاحب حجره نبود حالا مسافرتی رفته بود یا بیماریی چیزی داشت ،ایشان در یکی از صفّه های حجره همان جا کنار مدرسه می نشستند و ما هم روی زمین دور ایشان می نشستیم و درس خارج فقه به این صورت برگزار می شد.
داستان هایی که سرّش را بعداً فهمیدیم
ما پیش از درس مقیّد بودیم زودتر برویم پیش از وقت درس بلکه از ارشادات معنوی ایشان به یک نحوی استفاده کنیم، ایشان هم تشریف می آوردند پیش از وقت درس، گاهی یکی دو نفر بودیم که پیش از درس و به طور متفرّق مطالبی همان طور که عرض کردم گاهی حدیثی می خواندند گاهی داستانی نقل می کردند از اساتید و بزرگان دیگران، ابتدا ما فکر می کردیم انتخاب این حدیث یا داستان اتفاقی است.
بعدها با دوستان صحبت کردیم گفتیم که بیان این حدیث ها و یا داستان ها مثل اینکه جهت دار است، آن دوست ما گفت که اتفاقاً من حس می کنم که ایشان وقتی یک مطلبی را نقل می کنند مثل اینکه من را مخاطب قرار می دهند، به جهتی مربوط به من دارند می گویند منتها به زبان یک حدیث یا داستان، فرض کنید من اگر یک لغزشی کردم و کس دیگری هم نمی داند حالا در خانه مربوط به خانواده ام و یا مربوط به دیگری ایشان یک داستانی نقل می کردند یا حدیثی می گفتند که تنبیهی بر آن جهت و اشاره ای داشت مثلاً یک چنین اشتباهی کردید شما کار بدی کردید مثلاً و راهنمایی بود که چه کار کنید. این زیاد اتفاق می افتاد که وقتی داستان نقل می کردند یک نگاه خاصی هم به طرف می کردند، بعدها دیگر کم کم ما باور کردیم که اینها جهت دار است همین جوری و به طوراتفاقی چیزی نقل نمی کنند. از جمله گاهی مطالبی را می فرمودند که ناظر به جهات اجتماعی و سیاسی و اینها بود و آن وقت ها هم مصادف شده بود با اوایل جریان نهضت روحانیت و حمله کماندوهای شاه به مدرسه فیضیه و گاهی مطالبی می فرمودند ارتباط پیدا می کرد با این مسائل.
تأکید آیت الله بهجت بر بُعد فرهنگی نهضت
روز به روز وقتی جریانات مبارزات داغ تر می شد و مزاحمتی که برای روحانیون و منبری ها و زندان و تبعید و اینها پیش می آمد به این مناسبت ها ایشان هم اشاراتی می فرمودند یا اشاره ای که مثلاً چه باید کرد، گاهی حرفهای خیلی ساده ایشان می توانست فتح بابی باشد برای یک نوع فعالیت و بعضی از دوستانی که در درس ایشان شرکت می کردند بخاطر همین تأکیدات ایشان رفتند سراغ فعالیت های اجتماعی و سیاسی، بخصوص در بخش کارهای تبلیغاتی و فرهنگی، یعنی مبارزاتی که از آن زمان شروع شد به رهبری حضرت امام(ره) و سایر مراجع یک بعدش ضعیف بود و آن بعد تبلیغاتی و فرهنگی اش بود و اتفاقاً ایشان روی این بعد از مبارزات تکیه می کردند، ما را سوق می دادند به اینکه این جهتش را جبران کنید تقویت کنید و همین باعث شد که ما در این فعالیت ها در حدّ توان و بضاعت خودمان شرکت کنیم و بخصوص به بعد تبلیغاتی و فرهنگی اش اهمیت بدهیم. اینکه من عرض کردم محرّک من در شروع این فعالیت ها همین جهت بود که ایشان تأکید می کردند برای تقویت بعد فرهنگی و تبلیغاتی مبارزه، ما هم روی حسن ظنّی که به فرمایشات ایشان داشتیم این را یک وظیفه مؤکدی برای خودمان می دانستیم و در حدّی که ازعهده ما برمی آمد دنبال می کردیم.
امام می فرمود با اصرار از ایشان بخواهید
مرحوم آیه الله مشکینی(رض) که رئیس مجلس خبرگان بودند نقل می فرمودند که ما خدمت حضرت امام(ره) شاید هم گفتند بارها برای مسائل اخلاقی و اینها مطرح کردیم و گفتیم به کی مراجعه کنیم در این گونه مسائل و ایشان می فرمودند به آقای بهجت مراجعه کنید، عرض می کردیم ایشان نمی پذیرند اباء دارند از اینکه مثلاً به این عنوان شناخته بشوند و مطرح بشوند و اینها، امام(ره) می فرمودند که باز می فرمودند به ایشان مراجعه کنید اصرار کنید. مرحوم امام(ره) کس دیگری را به این عنوان معرفی نکردند. بنده هم از مرحوم آقا مصطفی(ره)شنیدم که می گفتند که حضرت امام(ره) نظر خاصی به آقای بهجت دارند و گاهی برای بعضی حاجات و مشکلاتشان به ایشان ارجاع می دادند، حالا نمی دانم ذکر این مطلب چه اندازه بجاست: جناب آقای مسعودی که تولیت آستانه حضرت معصومه(س) را داشتند ایشان بخاطر اینکه اهل خمین بودند و به منزل امام(ره)، زیاد رفت و آمد داشتند نقل می کردند که بارها اتفاق افتاد مشکلی برای امام(ره) پیش آمد یا بیماری سختی مثلاً بستگانشان داشتند، ایشان مرا می فرستادند پیش آقای بهجت که برو ببین آقای بهجت چه می گویند و مکرّر اتفاق افتاد که ایشان می فرمودند بروید قربانی کنید گاهی یکی گاهی دو تا گوسفند قربانی کنید و من بلافاصله به دستور آقای بهجت و با پیشنهاد حضرت امام(ره) می آمدم پیش فلان قصابی و گوسفند می گرفتم.
آنچه نمی دانیم عمل کنیم
بنده خیال می کنم چیزی که در زندگی ایشان کاملاً بیّن بود و هر کس اندکی با ایشان معاشرت پیدا می کرد یا از فرمایشات ایشان استفاده می کرد متوجه می شد این بود که ایشان تمام سخنانشان و رفتارشان روی یک محور متمرکز بود وآن اینکه تقرب به خدای متعال یا کمال حقیقی برای انسان جز در سایه اطاعت خدا و عمل به دستورات شریعت حاصل نمی شود. تکیه کلام ایشان انجام واجبات و ترک محرمات بود. هرکه از ایشان می پرسید چه باید بکنیم چه دستور اخلاقی شما توصیه می کنید محورش همین بود انجام واجبات ترک محرمات، تکیه کلام ایشان در تمام مدتی که ما خدمت ایشان می رسیدیم و گاهی صحبت از مسائل اخلاقی و معنوی می شد، مسلّمات شریعت بود، این مطلب را بارها تکیه می کردند که اگر ما آنچه از شریعت می دانیم عمل کنیم خدا آنچه لازم باشد به ما خواهد فهماند، لزومی ندارد که بگردیم دنبال یک چیزهایی که خیلی مجهول هست و یک اسراری هست کسانی می دانند و هیچ کس نمی داند! می فرمودند هرچه در شریعت بیشتر روی آن تأکید شده، آیات قرآن و روایات، بیشتر به آن تأکید کرده دلیل آن است که آن راه ،راه تقرب به خداو مهمتر و مؤثرتر است.
مبارزه آیت الله بهجت با عرفان های التقاطی
مرحوم آقای بهجت برای خودشان کأنّه یک رسالتی قائل بودند که در مقابل خرافات و دکان داری هایی که در این زمینه وجود دارد و کسانی به نام عرفان و مسائل اخلاقی و قطبی و مرشدی و این حرفها دکان داری می کنند و مردم را سرگرم می کنند برای خودشان یک رسالتی قائل بودند که با اینها مبارزه بکنند منتها مبارزه مثبت، یعنی به جای اینکه بگویند فلان کس دارد خطا می کند یا فلان فرقه چنین و چنانند ایشان این جهت را بیان می کردند که راه صحیح، پیروی از اهل بیت و عمل به دستورات شریعت است راه دیگری نیست.
بطور کلی سایر فرقه ها و راه ها و بدعت ها و همه اینها را نفی می کردند به صورت مبارزه مثبت یعنی با تثبیت اینکه راه فقط پیروی از اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین هست، سایر چیزها را نفی می کردند و شاید این روز را می دیدند ، آن وقت ها البته فرقه تصوف و اینها بود ولی این عرفانهای کاذب به این وسعت نبود اینها تازه رواج پیدا کرده هرگوشه ای یک کسی یک مغازه ای باز کرده و شاید به خاطر همین ها بود که ایشان این مسأله را خیلی روی آن تأکید می کردند که تنها عمل به دستورات شرع، انجام واجبات و ترک محرمات است که انسان را می تواند به سعادت برساند و از ویژگی های ایشان این بود که همیشه در فعالیت ها جنبه مثبت را تقویت می کردند یعنی به جای اینکه یکی یکی با این مکاتب انحرافی و خرافی مبارزه بکنند و اسم ببرند آن مکتب غلط است و فلان است، در مقابلش آن جهت مثبت را ارائه می دادند که اینها صحیح است و ما باید این جوری رفتار بکنیم.

 نظر دهید »

وظیفه زمان غیبت

29 اردیبهشت 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

امام سجّاد سلام الله علیه :
 
 : مَن ثَبَتَ على وَلايتِنا فى غَيبةِ قائِمنا أعطاهُ اللَّهُ أجرَ ألفِ شَهيدٍ 
 
 هر كه در روزگار غيبت قائم ما،بر ولايت ما استوار ماند، خداوند پاداش هزار شهيد را به وى عطا مى‏فرمايد

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 39
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 87
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدیریت استانی کهگیلویه و بویر احمد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه

نحوه نمایش نتایج:

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

ذکر ایام

حدیث

حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس