• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فضیلت صلوات در ماه مبارک

31 تیر 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

 و من اكثر فیه من الصلوه على ثقل الله میزانه یوم تخفف فیه الموازین (1)

هر كس در این ماه بر من زیاد صلوات بفرستد ترازوى اعمالش ‍ سنگین خواهد شد، روزى كه ترازوى اعمال بسیارى از مردم سبك مى شود.

در رابطه با صلوات بر پیامبر و اهل بیتشان تاکیدات فراوانی وارد شده است. معناى صلوات دادن بر رسول خدا آن است كه خدایا رحمتت را بر پیامبر و آل پیامبر نازل فرما. وقتى این رحمت بر حضرت نازل شد به دیگران هم مى رسد چون او مجراى فیض ‍ است.

در قیامت اعمال انسان را با یك واحد مخصوصى مى سنجند، نه با اجرام مادى و امثال آن در دنیا انسان اگر خواسته باشد متاع مادى را بسنجد آن را با یك ترازوى خاصّ مادّى توزین مى كند مثلاً درجه حرارت را با میزان مخصوص آن، شیى كیلویى را با كیلو، در مسائل ادبى اگر خواستند شعرى را بسنجند با یك وزن خاصى مى سنجند.

حال این سوال مطرح که اعمال ما را كه در قیامت با چه واحدى مى سنجند؟ آیا اعمال ما را با سنگ و متر و عدد و رقم مى سنجند؟ كه چقدر عبادت كردیم یا واحد وزن در قیامت چیز دیگرى است ؟ قرآن مى فرماید: والوزن یومئذ الحق(اعراف آیه8)، یعنى در قیامت اعمال را با حق مى سنجند كه مشخص شود چه عملى حق داشت و چه عملى از حق بى بهره بود؛ لذا در قرآن كریم وقتى سخن از توزین اعمال مطرح است مى فرماید: آنان كه اعمالشان سنگین است . اهل سعادتند و آنان كه اعمالشان سبك است ، از سعادت محروم اند. یعنى این واحد را كه حق است عده اى دارند و عده اى ندارند.

در بیانات امیرالمؤمنین(علیه السلام)آمده است، چه این كه در بیان رسول الله(صلى الله علیه وآله)هم رسیده است كه حضرتش فرمود:

بنابراین درودهاى ما چیزى نیست كه حضرت (صلی الله علیه و آله) از آن به كمال برسند، اما براى خود ما یك تقربى است كه ما از آن راه به كمال نائل مى شویم

«زِنُوا قَبْلَ أنْ تُوزَنوا» (2)

روزى مى رسد كه انسانها را وزن مى كنند كه كدام انسان سبك و كدام انسان سنگین است. كمال انسان به عقل و معارف عقلى اوست، خود را با یك میزانى كه خدا نازل كرده است بسنجد، با میزان قرآن كریم و با وزنى كه حق است. و تشخیص این كار كه انسان بفهمد روى حقیقت كار مى كند یا خیر، خیلى دشوار نیست .

در سفینة البحار از عیون اخبار الرضا چنین نقل مى كند:

امام رضا علیه السلام فرمود: هر كس توانایى نداشته باشد كه كفاره گناهان خود را بدهد، پس باید بر محمد و آل او زیاد صلوات بفرستد؛ به درستى كه صلوات گناهان را به تمام معنا از بین مى برد.(3)

مفهوم خطبه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) که فرمود در ماه مبارك رمضان هر كس بیشتر بر من صلوات بفرستد خدا ترازوى او را سنگین مى كند این است که صلواتى را كه ما مى فرستیم از طرف ما نسبت به حضرت كمالى عائد نمى شود. خداى سبحان كمالات لائق را به آن حضرت (صلی الله علیه و آله) مرحمت كرد و مى كند، ما آن چیزى را كه از خداى سبحان مسئلت مى كنیم ، بعنوان یك علت فاعلى و واسطه در فیض سبب خیر نخواهیم بود كه پیامبر بوسیله درود ما كامل بشوند، بلكه بوسیله درود ما كمالاتشان ظاهر مى شود و علت فیاضه اش خداى سبحان است .

از ما خیرى به آن حضرت (صلی الله علیه و اله ) نمى رسد، چون هر چه ما داریم محصول تربیت ایشان است . مثل یك باغبانى كه در روزه عید دسته گلى از باغ صاحب باغ داده است ؟ ما به هر كه برسیم ، گلهائى است كه بوستان رسول خدا - علیه آلاف التحیه و الثناء - نصیب ما شده است ؛ اگر هم یك دسته گلى مى چینیم و به حضرتش تقدیم مى كنیم از باغ او است . بنابراین درودهاى ما چیزى نیست كه حضرت (صلی الله علیه و آله) از آن به كمال برسند، اما براى خود ما یك تقربى است كه ما از آن راه به كمال نائل مى شویم . لذا على - علیه السلام - فرمود هرگاه حاجتى داشتید، دعائى كردید. چیزى از خدا خواستید، همراه با آن یا بعدا صلوات بر پیامبر را فراموش نكنید(4) .زیرا صلوات بر آن حضرت یك دعائى مستجاب است ، و چون همراه صلوات حاجت خود را خواستید، خداى سبحان این چنین نیست كه یكى را برآورده كند و دیگرى را برآورده نكند؛ لذا گفتند اگر خواستید دعا كنید او از خداى سبحان را درود بر پیامبر را مسئلت كنید تا در پرتو این صلوات كه یك دعائى است مستجاب ، سائر دعاها هم مستجاب بشود. لذا در برنامه هاى آموزنده امام سجاد - سلام الله علیه - كه مثل اعلاى نیایش و دعا را به ما مى آموزاند، در بسیارى از فرازهاى ادعیه ایشان صلوات بچشم مى خورد. هر مطلبى را كه آن حضرت از خدا مى خواهند قبل و بعدش صلوات است چون آن اول و این آخر را خداوند مستجاب مى كند بین آن ها را هم مستجاب خواهد فرمود.

این صلوات را كه خدا و ملائكه بر پیامبر مى فرستند بر مؤمنین هم مى فرستند این مؤمن چه مقامى دارد كه خداى سبحان بر او صلوات مى فرستد.

در سوره مباركه احزاب آمده است که هو الذى یصل علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمات الى النور (احزاب 43). خدا و ملائكه او بر شما صلوات مى فرستند تا شما را از تاریكى ها به نور هدایت فرماید.

مؤ من به جائى مى رسد كه خدا و ملائكه او بروى صلوات مى فرستند، تا او را نورانى كنند. اگر كسى از این راه نور گرفت ، هم راه خود را مى بیند و هم راه را به دیگران نشان مى دهد؛و اگر از این راه نور نگرفت ، نه راه خود را مى بیند و نه مى تواند راهنماى دیگران باشد

مؤ من به جائى مى رسد كه خدا بر او صلوات مى فرستد تا او را به فضاى نور منتقل كند. خداوند بر شما صلوات مى فرستد و فرشتگان او نیز، تا شما را از ظلمت ها به نور بیرون بیاورند. معلوم مى شود صلوات خدا بر مومنین یعنى نورانى كردن و اگر این فیض قطع بشود و خدا بر كسى صلوات نفرستد، یعنى در ظلمت ماندن . ما باید خود را با این معیار وزن كنیم . ببینیم از صلوات خدا بهره مى بریم یا خیر؟ بدانیم هر جا كه لغزیدیم و گرفتار گناه شدیم در آن حال صلوات فرشتگان خدا نصیب ما نشده است ؛و هر لحظه كه توفیق اطاعت و انجام تكالیف شرعى نصیب ما شد، از احكام و آداب عبادات كم و بیش به اسرار عبادات راه پیدا كردیم ، بفهیم به اینكه صلوات خدا و فرشتگان خدا و فرشتگان خدا نصیب ما شده است .

این مقام شامخ مؤ من است كه مؤ من به جائى مى رسد كه خدا و ملائكه او بروى صلوات مى فرستند، تا او را نورانى كنند. اگر كسى از این راه نور گرفت ، هم راه خود را مى بیند و هم راه را به دیگران نشان مى دهد؛و اگر از این راه نور نگرفت ، نه راه خود را مى بیند و نه مى تواند راهنماى دیگران باشد.

پس بیاییم در این ماه عزیز صلوات بسیار بر پیامبر و اهل بیت بفرستیم تا از فیض دنیا و آخرتی آن، برآورده شدن حوایج دنیایی، نجات از تاریکی ها و رسیدن به نور و سنگین شدن اعمالمان در قیامت بی نصیب نمانیم.

 پی نوشت ها:

1.وسائل ‏الشیعة ج : 10 ص : 314

2.قال على - علیه السلام - زنوا انفسكم من قبل ان توزنوا وحاسبوها من قبل ان تحاسبوا و تنفسوا قبل ضیق الخناق و انقاد و اقبل عنف السیاق . نهج البلاغه ، خطبه 90.

3. سفینة البحار ج 5، ص 170

4. بحار الانوار، ج 94، ص 54، و ج 2، ص 491، خبر 2-1 و ج 93، ص 316 -311؛ثواب الاعمال ، ص 312؛كنز العمال ، خبر 3988.

 نظر دهید »

یادی از رحیم موذن زاده اردبیلی در اولین روز ماه مبارک رمضان

31 تیر 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

مسلمانان سراسر دنیا موسیقی ویژه ای دارند که خاص خودشان است، موسیقی که نامش «اذان»، ترانه سرایش«خداوند جهان» و خواننده و تنظیم کننده اش «انسان» است.
سال هاست که بیشتر ما لحظه های افطار و پایان روز را با نوایی سپری می کنیم که خواننده اش از بین ما رفته، اما صدایش در آواز «بیات ترک» همچنان خاطره انگیز است.
از زنده یاد «رحیم موذن زاده اردبیلی» سخن می گوییم که صدایش، صدای ملکوت و احساسش زایش گر یک اذان بود.
معنویت، خلوص و قدرت اذان موذن زاده اردبیلی آنچنان است که بسیاری آن را یک رویداد معنوی مهم تلقی می کنند و آن را روح افزا می دانند، چرا که ملودی های ایرانی در اذان موذن زاده همیشه جریان دارد.
همه ادیان، پیروان خود را با نغمه موسیقی ندا می دهند، چرا که این بانگ روحانی در همراهی با موسیقی دل انگیزتر جلوه می کند. ما هم سال هاست که لحظات ملکوتی خود را با سبک و سیاق موذن های متفاوت سپری می کنیم، اما صدای مرحوم موذن زاده بیشتر برایمان تداعی کننده لحظه های روحانی و افطار است.
زنده یاد موذن زاده اردبیلی در سال 1326 برای تکمیل درس های حــوزوی به قــم می رود و در ایــام تحصیــل در بــارگاه حضرت معصومه (س) نیز اذان می گفت.
این اذان گفتن در خانواده ی ما موروثی است. 150 سال است که خانواده ی ما اذان می گویند. حتی زمانی که در اردبیل آن موقع ها شناسنامه می دادند به تناسب شغل و حرفه نام خانوادگی انتخاب می کردند. به بابایم هم گفته بودند تو چیکاره ای؟ گفته بود موذن. گفته بودند نام خانوادگی شما موذن است.
زنده یاد موذن زاده در گفت و گویی با ایسنا عنوان کرده بود:« زمانی که سال 1329 پدرم فوت کرد و من جای او رفتم، گوینده ها می گفتند اذان، اذانی است که به وسیله استاد موذن زاده اردبیلی گفته شده، لذا این موذن زاده اردبیلی از آن موقع به اسم ما اضافه شد.»
او روزی از روزهای سال 1334 تصمیم می گیرد یک اذان یادگاری بگوید. بنابراین به استودیوی 6 رادیو در میدان ارگ (15خرداد) می رود و تمام گوشه ها را امتحان می کند. هر گوشه ای را که امتحان می کند، خوب ازآب در نمی آید تا اینکه سرانجام گوشه «روح الارواح» که گوشه ای روح نواز و حزن انگیز است از آواز بیات ترک در دستگاه شور به دلش می نشیند. البته او 20 سال پیش از آن هم قصد داشت تا اذان دیگری به مدت 15 دقیقه بگوید که در وسط آن دعاست، اما به گفته خودش نگذاشتند و گفتند که اذان 6 دقیقه بیشتر نمی شود.
خودش در این مورد گفته است: «ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. در حال حاضر اذان خوان هایی هستند که از عربستان تقلید می کنند و این پسندیده نیست زیرا باید خودمان ابتکار به خرج دهیم. الآن 50 سال است که کسی نتوانسته روی اذان من اذان بگوید. حتی برادرم سلیم که صدایی گیرا و زیبا دارد؛ این خواست خداست. همان خدایی که می گوید اگر با من یک صدایی کنید، محبت شما را به قلوب همه می اندازم. در کل می خواهم بگویم در هر کاری که خدا و اخلاص در نظر گرفته شود ،آن کار جواب مثبتی خواهد داشت. »
او همچنین درباره راز ماندگاری اذانش گفته بود: «وقتی اولین بار صدای اذان خود را شنیدم، مورد تشویق اطرافیان قرار گرفتم و این خوشحالی یک شادی معنوی بود که از خانواده ما صدای اذانی ضبط شده و به گوش تمام ایرانیان مشتاق می رسد. تا کنون (1382) که با این سن و سال هنوز مشغولم، افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان برای اسلام و مملکتم کاری کرده باشم. ما نه ثروت داریم و نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است. هر روز تلفن می زنند و می گویند که این اذان خیلی زیبا گفته شده است، می دانید چرا؟ من جوابتان را می دهم برای این که باطن خوشگل است، برای اینکه این اذان را با دهان روزه پر کردم تا قربه الی الله باشد. این یک کار مادی نبود، بلکه معنوی بود و نتیجه اش را هم می بینید.»
مؤذن زاده در آخرین روزهای زندگی اش به مکه مشرف می شود و به آرزوی خود که همان زیارت خانه خدا بود، می رسد. در مکه از او خواسته می شود اذانی بگوید که جمله «اشهد ان علیاً ولی الله» در آن نباشد اما او این موضوع را نمی پذیرد و عربستان درنهایت قبول می کند، موذن زاده اذان را با شهادت بر علی(ع) بگوید.
رحیم مؤذن زاده اردبیلی سرانجام 5 خرداد 1384 در سن هشتاد سالگی بر اثر بیماری سرطان در تهران دیده از جهان فروبست و در آغوش پدر خود در ابن بابویه آرام گرفت.
زنده یاد علی تجویدی ـ موسیقیدان و آهنگساز ـ اذان مؤذن زاده را اذانی حساب شده می داند و معتقد است: «از این جهت حساب شده است که همه الحان در جایگاه خود اجرا شده است. همیشه این اذان برایت تازگی دارد و گویا برای اولین بار است که نوای دلنشین آن را می شنوی.»
کیخسرو پورناظری ـ نوازنده تنبور و سرپرست گروه شمس ـ نیز درباره اذان مؤذن زاده گفته بود: «آثاری نظیر اذان مؤذن زاده آثار ماندگاری هستند که توانسته اند معنویت را با هنر موسیقی پیوند دهند.»
او آثار جاویدان را «خدایی» می داند و معتقد است: «ارتباط آبا و اجداد هنرمندانی نظیر مؤذن زاده با پروردگار و متعاقبا ارتباط خالق این آثار با خداوند و مقوله های هنری منجر شد که چنین آثاری در وهله اول از وجود لایزال خداوند سرچشمه بگیرد.»
به گفته این نوازنده تنبور، تمام اذان هایی که امروزه از رسانه های جمعی پخش می شوند، ریشه در فرهنگ دیگر کشورها دارد، به همین خاطر مردم نمی توانند با این آثار ارتباط عمیق برقرار کنند.
پورناظری، اذان مؤذن زاده را خارق العاده می داند و معتقد است:« این اثر به دلیل ریشه داشتن در اعماق هنر و استفاده از فرهنگ ملی، جزء آثار یکبارمصرف و بی اصالت نیست، به همین خاطر مخاطبان بعد از گذشت سال ها به این اثر گرایش دارند. پذیرش و باور مخاطب شرط اساسی قبول و ماندگاری اذان مؤذن زاده است.»
داریوش پیرنیاکان نوازنده تار نیز در جایی دیگر عنوان کرده بود: «انتخاب آواز بیات ترک و گوشه روح الارواح، شیوایی سخن و صدای خوب، نشان دهنده آگاهی کامل مؤذن زاده است.»
فرهنگ شریف ـ نوازنده تار ـ نیز معتقد است: «آثار ماندگاری چون اذان مؤذن زاده اردبیلی به دلیل اشراف او بر موسیقی ایرانی و رعایت تمام تکنیک های آن و نیز پیوند دائمی صاحب اثر با منبع لایتناهی، در اذهان تمام مخاطبان مانده است.»

 8 نظر

با غل و زنجیر شدن شیطان؛ همچنان گناه می کنیم!

31 تیر 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

خداوند در این ماه، قدرت شیطان را محدود ساخته است (که از این محدودیت، به زنجیر کشیده شدن او تعبیر می شود)؛ لکن این تنها زمینه خوبی برای حرکت به سوی کمالات معنوی است که به خواسته انسان مشروط است و اگر انسان نخواهد در مسیر تکامل ایمانی قرار گیرد؛ اگر چه روزه هم بگیرد لکن در ترک گناهان نکوشد روزه تأثیری ژرف در جان او نگذاشته، تنها تکلیفی را از او ساقط می کند.

گفته می شود که در ماه رمضان، شیطان به زنجیر کشیده می شود، پس دلیل گناهان ما در این ماه چیست؟ اصولاً چرا خداوند به شیطان مهلت داده ما را به گناه بکشاند تا مجبور باشیم با این همه سختی، خود را از شرّ او رهایی بخشیم؟
این سۆال، پرسشی بنیادین است که برای هر اندیشمند مسلمان رخ می نماید و پاسخ به آن در گرو کاویدن جنبه های مختلف آن است. در این پرسش سه طرف، یعنی خداوند، انسان و شیطان قرار دارند که به طور مختصر به بررسی آنها می پردازیم:
1ـ هدف خداوند از آفرینش انسان، رساندن او به کمال است.
2ـ تبلور کمال انسان، در شناخت خداوند است و معرفت، در گرو عبادت اوست. خداوند خود می فرماید: «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ[1]؛ جن و انس را تنها برای عبادت خود آفریدم»؛ زیرا با عبادت و شناخت او، کمال انسان تحقق می یابد.
3ـ انسان عبادت گر را تنها در صورتی می توان در حال حرکت به سوی کمال دید که آگاهانه و با اختیار، این مسیر را انتخاب کرده باشد؛ نه آنکه همانند فرشتگان به صورت تکوینی به عبادت بپردازد و قدرت بر عصیان و نافرمانی خداوند نداشته باشد. «بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ»[2]
و چه زیبا سروده است خواجه شیراز در این باره:
جلوه ای کرد رُخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد
4ـ خداوند به همین جهت انسان را موجودی مختار آفرید و انتخاب راه سعادت و شقاوت را در اختیار او نهاد؛ چنانکه می فرماید: «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُورا؛[3] ما راه را به انسان نشان دادیم، حال یا سپاسگزار است و یا ناسپاس.»
5ـ از اینجاست که مسئله امتحان، به عنوان یکی از اهداف واسطه ای آفرینش انسان، مطرح می شود؛ زیرا امتحان، تبلور اختیار انسان است و جای شگفتی ندارد که در آیات فراوانی، طرح این مسئله را به گونه های مختلف می بینیم؛ چنانکه می فرماید: «اِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِیهِ[4]؛ ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم.»[5]
6ـ برقراری یک «امتحان عادلانه»، تنها در گرو وجود شرایط و امکانات برای گزینش مسیر خیر یا شرّ به وسیله انسان است. اما خداوند از آن رو که انسان را گل سر سبد مخلوقات خود می داند و تنها برای آفرینش او به خود تبریک می گوید: «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ»؛[6] در جهت انتخاب مسیرکمال و خیر، امکانات فراوانی را در اختیار او گذاشته است. این ابزار و امکانات عبارت است از:
1ـ آفرینش بر اساس فطرت و گرایش ذاتی به خداوند: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها»[7]
2ـ رهبری و هدایت الهی به سوی حق به وسیله خود خدا: «قُلِ اللَّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ»[8]
3ـ الهام خوبی ها و بدی ها به انسان به منظور گزینش آگاهانه او: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»[9]
4ـ محبوب قرار دادن ایمان به خداوند در نهاد انسان ها: «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ»[10]
5ـ یاری رساندن ویژه به مۆمنان در مسیر زندگانی: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا»[11]
6ـ گشودن راه های هدایت به تناسب تلاش انسان: «وَالّذیِنَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»[12]
7ـ حال با وجود این همه امکانات در جانب خیر، بودن نیرویی در جانب شرّ، موجب می شود که آزمایش الهی از حالت صوری درآید؛ یعنی، وجود نیروهایی که انسان را به سوی شرّ وسوسه می کنند، باعث می شود انسان واقعاً در میان دو راهی ها، قرار گیرد و خود با اراده و عزم خویش، مسیری را انتخاب کند.
به عبارت دیگر وسوسه های شیطانی، باعث می شود که انسان به مبارزه برخیزد و با استمداد از عنایت های الهی، نبردی سهمگین را آغاز کند. به این وسیله نفس او پرورش و تکامل می یابد و عالی ترین مدارج کمال ممکن را کسب می کند و چون در این صورت امتحان جدی صورت گرفته است، حقیقت شخصیت او ـ خواه مثبت و ملکوتی یا منفی و منحط ـ بروز می نماید؛ یعنی انسان نهان خود را نشان می دهد.
از اینجا بود که با نافرمانی ابلیس و رانده شدن او از درگاه الهی و سپس تقاضای او برای اغوای نوع انسانی، خداوند با تقاضای او موافقت کرد و به او مهلت داد تا در مقابل نیروهای الهی، وسوسه گر انسان به سمت شرّ باشد. اما در عین حال قدرت او در این زمینه را محدود ساخت و هیچ سلطه ای را برای شیطان به طور مستقل بر انسان ها قرار نداد: «وَ ما کانَ لَهُ عَلَیْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یُۆْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِی شَکٍّ»[13]
8ـ اغواگری شیطان، تنها در انسان هایی مۆثر است که جانب شرّ را بر خیر ترجیح می دهند؛ اما خالصان و خداجویان حقیقی، گزندی از او نمی بینند. چنان که شیطان خود بر ناتوانی خویش در این زمینه اعتراف کرده، می گوید: «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ»[14]
بنابراین وسوسه گری شیطان، پس از روی گردانی انسان از ندای فطرت و الهامات رحمانی است. چنین کسانی که با اختیار و انتخاب خود کفر ورزیدند. و قابلیت محبت و همراهی با پاک ترین انسان های روی زمین را از دست داده اند، سزاوار آن هستند که به وسوسه های شیطانی گرفتار شوند و این خود نوعی مجازات الهی نسبت به آنان در همین دنیاست: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَی الْکافِرِینَ تَۆُزُّهُمْ أَزًّا؛[15] آیا ندانستی که ما شیطان ها را بر کافران گماشته ایم، که آنان را شدیداً تحریک کنند؟»
9ـ خداوند متعال به جهت عنایت ویژه اش به مۆمنان، زمان ها، مکان ها و وسایطی برای آنها قرار داده است تا بتوانند از آنها استمداد جسته و در جهت حفظ و تقویت بعد معنوی خویش، تلاشی پیگیر داشته باشند. ماه رمضان ـ به ویژه شب قدر ـ بهترین زمان برای این جهت است. خداوند در این ماه، قدرت شیطان را محدود ساخته است (که از این محدودیت، به زنجیر کشیده شدن او تعبیر می شود)؛ لکن این تنها زمینه خوبی برای حرکت به سوی کمالات معنوی است که به خواسته انسان مشروط است و اگر انسان نخواهد در مسیر تکامل ایمانی قرار گیرد؛ اگر چه روزه هم بگیرد لکن در ترک گناهان نکوشد روزه تأثیری ژرف در جان او نگذاشته، تنها تکلیفی را از او ساقط می کند.
پی نوشت ها:
[1] ـ ذاریات/ 56.
[2] ـ انبیاء/ 26-27.
[3] ـ انسان/ 3.
[4] ـ انسان/ 2.
[5] ـ جهت مطالعه بیشتر می توان به آیه های 31 سوره محمد؛ 35 سوره انبیاء؛ 155 سوره بقره؛ 7 سوره کهف؛ 165 سوره انعام؛ 7 سوره هود؛ 2 سوره ملک، 15 سوره فجر و… مراجعه نمود.
[6] ـ مومنون/ 14.
[7] ـ روم/ 30.
[8] ـ یونس/ 35.
[9] ـ شمس/ 28.
[10] ـ حجرات/ 7.
[11] ـ غافر /56؛ با استفاده از المیزان، ج 12، ص 159.
[12] ـ ابراهیم/ 12.
[13] ـ سبأ/ 21.
[14] ـ ص/ 82-83.
[15] ـ مریم/ 83.

 نظر دهید »

روزه

31 تیر 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

سپاس خدا را که در اين ماه ميهمان او هستيم .

سپاس خدا را که توفيق داد که يکبار ديگر از ضيافت الهي بهره ببريم .

سپاس خدا را ،که ماه خود را رمضان يا ماه صيام و روزه و ماه اسلام و تزکيه و ماه تصفيه و پاک کردن (از گناهان ) و ماه قيام و ايستادن براي نماز و دعا قرار داد .

ماه مبارک رمضان ،ماه نزول قرآن کريم است . انسان در اين ماه ميهمان خداوند است و خداوند هم در اين ماه غذايي به نام قرآن براي انسانها فرستاده است و غذايي است آماده هر کس گرسنه معارف باشد از اين غذا استفاده مي کند .

 1 نظر

گرسنگی جسم و سیرابی روح در ماه رمضان

31 تیر 1391 توسط مدیریت استانی کهگیلویه و بویراحمد

درمان بیماری ها همیشه با خوردن و آشامیدن و تزریق دارو و مصرف قرص و كپسول نیست. روزه در فرهنگ اسلامی یک اقدام عبادی، معنوی است كه علاوه بر آثار عبادی و اجتماعی، آثار طبّی، بهداشتی و درمانی فراوان دارد.


 


خودسازی با تعبیرهای فراوان در قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده است، و واژه‌های گوناگون تزكیه، تقوا، جهاد با نفس، مصونیت از شُحّ، جهاد اكبر، محاسبه نفس، تخلّق به اخلاق الهی، اكتساب مكارم اخلاق، رعایت عدل و احسان، و عبادت، هر كدام حاكی از نوعی خودسازی است.


خودسازی در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام شامل كنترل تمام رفتارها و گفتارهای انسان در چهارچوب دستورهای خداست. كنترل چشم و گوش و زبان و دست و پا و شكم و شهوت براساس بایدها و نبایدهای قرآن و سنّت، مصداق خودسازی اسلامی و الهی است و روایات مكرّری یادآوری كرده است كه روزه داری، فقط به دستگاه گوارش و خوردن و آشامیدن مربوط نیست؛ بلكه مهم كنترل انسان بر اندام خویش و مراقبت بر صادرات و واردات كشور روح و جزیزه جسم انسان است. برای نمونه به این احادیث شریف توجه كنیم:


قال علی علیه السلام: «اَلصِّیامُ اِجْتِنابُ الْمَحارِمِ كَما یمْتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ؛(1) روزه (راستین) دوری از گناهان است؛ همانطور كه انسان از خوردنی و نوشیدنی خودداری می‌كند.»


حضرت فاطمه علیها السلام فرموده است: «ما یصْنَعُ الصَّائِمُ بِصِیامِهِ اِذا لَمْ یصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ؛(2) وقتی روزه دار، زبان و گوش و چشم و اندامش را حفظ نكند، این روزه چه فایده‌ای دارد؟!»


خودسازی در فرهنگ قرآن و عترت علیهم السلام شامل خودسازی عقیدتی، اخلاقی و رفتاری می‌شود و كلیه رفتارهای سیاسی، اقتصادی، دفاعی و جهادی انسان را در بر می‌گیرد، و روزه داری و ماه رمضان، فرصتی برای ایجاد تحوّل بنیادی در اندیشه‌ها و روحیه ها، عادتها و عملكرد انسان است.




خودسازی با تعبیرهای فراوان در قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده است، و واژه‌های گوناگون تزكیه، تقوا، جهاد با نفس، مصونیت از شُحّ، جهاد اكبر، محاسبه نفس، تخلّق به اخلاق الهی، اكتساب مكارم اخلاق، رعایت عدل و احسان، و عبادت، هر كدام حاكی از نوعی خودسازی است


فضائل اخلاقی همه در سایه ایمان و تقوا تقویت می‌شود و بیماریهای اخلاقی در پرتو روزه و رمضان درمان پذیر است.

امام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه درباره ماه رمضان معارف ارزشمندی بیان فرموده است  «خدایا از تو درخواست می‌كنم توفیق درک ماه رمضان را به عنوان مكمّل و متمّم عبادات ماه شعبان، به من عنایت كنی و با اتمام این دو ماه، مرا از پوسته گناهان بیرون آوری؛ زیرا من در دژ تو پناهنده شده ام.

به نامهای بزرگ تو چنگ زده‌ام و اهل موالات به اولیای گرامی تو هستم؛ آنها كه اهل نقض و ابرام‌اند. و امامی پس از امام دیگر چراغ شبهای تار، و حجتهای خدا بر همه خلق‌اند، از سوی تو بر آنان برترین سلام و درود باد.»

 

درمان بیماری ها همیشه با خوردن و آشامیدن و تزریق دارو و مصرف قرص و كپسول نیست. روزه در فرهنگ اسلامی یک اقدام عبادی، معنوی است كه علاوه بر آثار عبادی و اجتماعی، آثار طبّی، بهداشتی و درمانی فراوان دارد.

در برخی از احادیث پیامبر اعظم و اهل بیت علیهم السلام به این نقش روزه تصریح شده است:

قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله: «صُومُوا تَصِحُّوا؛(3) روزه بگیرید تا سالم شوید.»

قال علی علیه السلام: «اَلصِّیامُ اَحَدُ الصِّحَّتَینِ؛(4) روزه داری یكی از دو نوع سلامتی است.»

 روزه چگونه جهادی است؟

روزه و جهاد با هم قرابت و خویشاوندی دارد. هر دو تلاش در راه خداست. هر دو به قصد قربت انجام می‌شود، هر دو نشان قوت اراده انسان است، هر دو در راه حاكمیت خدا بر زندگی انسانها شكل می‌گیرد، در هر دو تمایلات و غرائز حیوانی كنترل می‌شود، هر دو به انگیزه‌ای مقدس انجام می‌شود، هر دو به صبوری و استقامت نیاز دارد، و هر دو پشتوانه استقلال ملّتها است.

قرآن سفره روح انسانهاست كه در ماه پربركت رمضان گسترده شده است. پاک ترین، سالم ترین و مفیدترین سفره، سفره خداست. «اِنَّ هذَا الْقَرْآنَ مَأْدَبَةُ اللَّهِ‌»؛ سفره‌ای كه در شب قدر بر بشریت نازل شده است. و میزبان این سفره حجت خداوند ولی عصر و خلیفه خدا در زمین است

هر دو با یاد خدا و دعا و نیایش همراه است، هر دو عامل سلامتی است، و هر دو نوعی خودسازی و یاری دیگران است.

از رسول گرامی صلی الله علیه وآله نقل شده است كه فرموده اند: «اَلصَّوْمُ فِی الْحَرِّ جَهادٌ؛(5) روزه در گرما نوعی جهاد است.»  

 غذای روح انسان

انسان موجود دو بعدی است آمیزه‌ای از مادیّت و معنویت است، هم به غذای مادی نیاز دارد و هم به غذای معنوی. انواع غذا، میزان و زمان آن در سلامت و سعادت انسان نقشی بنیادی دارد.

غذای جسم همیشه باید از نظر كمیت، كیفیت، پاكی و حلال بودن مناسب باشد و غذای روح نیز باید به میزان كافی و پاك و سالم و مفید در اختیار انسان قرار گیرد.

قرآن سفره روح انسانهاست كه در ماه پربركت رمضان گسترده شده است. پاک ترین، سالم ترین و مفیدترین سفره، سفره خداست. «اِنَّ هذَا الْقَرْآنَ مَأْدَبَةُ اللَّهِ‌»(6)؛ سفره‌ای كه در شب قدر بر بشریت نازل شده است. و میزبان این سفره حجت خداوند ولی عصر و خلیفه خدا در زمین است.

محدث بزرگوار شیخ عباس قمی فرموده است: از وظایف هر شب ماه رمضان این است كه انسان دعاهای مأثور و اعمال نیكو و صالح را با یاد و نام كسی آغاز كند و پایان بخشد كه معتقد است او نائب خداوند (جل جلاله) در میان عباد و بلاد است و برای او آن گونه كه شایسته اوست، دعا كند و پس از تمجید خدای متعال و درود بر پیامبر و آل آن بزرگوارصلی الله علیه وآله، دعای اللّهمّ كن لولیک…. را بخواند، و علماء آن را در اعمال شب بیست و سوم رمضان ذكر كرده‌اند. (7)

 پی نوشت ها :

1) میزان الحكمه، ح 10952.

2) همان، ح 10953.

3) الصحیفة السجادیة الجامعة، ص 208.

4) همان، ص 210.

5) میزان الحكمه، ج 2، ص 1686، ح 10927.

6) میزان الحكمه، ج 2، ص 1687، ح 10950.

7) همان، ص 1688، ح 10961.

در پرتو خورشید درخشان ماه رمضان، سلطه عادتها و غریزه‌ها بر زندگی انسان كاهش می‌یاد، غفلتها زدوده می‌شود، به دلیل هماهنگی با جمع، موانع خودسازی كاهش می‌یابد، اخوت دینی و روح برادری و همدردی با نیازمندان تقویت می‌گردد، تلاوت قرآن، تقوا و تهجّد، زمینه تعالی و بازگشت به فطرت الهی و زندگی عالی انسانی را فراهم می‌سازد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 87
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

مدیریت استانی کهگیلویه و بویر احمد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه

نحوه نمایش نتایج:

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

ذکر ایام

حدیث

حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس