رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مىشود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.(1)
در روایات آمده است كه ماه رمضان مخصوص اجابت دعا است.
طبق فرمایش پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) دعاها در ماه مبارك مقبول است كه فرمودند:
«و دعائكم فیه مستجاب».
باید توجه داشت كه چه دعایى بكند و برى چه كسى ، دعا در سطح بلند و برى همه باشد، اینطور نباشد كه تنها خودمان را دعا كنیم.
بنگرید دعاى امام رضا(صلى الله علیه وآله)را چقدر كریمانه است:
«واغفر لمن فى مشارق الأرض و مغاربها من المؤمنین و المؤمنات»
«خدایا درمشرق و مغرب عالم هر كسى كه اهل ایمان است او را بیامرز».
آن دینى كه مى گوید سحر در نماز شب عده زیادى را دعا كن، حداقل چهل نفر، همان دین مى گوید روز به فكر حلّ كار چهل مؤمن هم باش، برى این كه و قتى مى گوید شب برخیز و دیگران را هم دعا كن، یعنى روز هم مواظب كارشان باش. این دین درس كرم به انسان مى آموزد كه دیگران مهمان سفره انسان باشند.
ابوحمزه ثمالى از شاگران خوب امام سجّاد(علیه السلام) بوده و امام(علیه السلام) در دعاى معروف به ابوحمزه ثمالى به ما مى آموزند كه عرض كنیم: خدایا بزرگ و كوچك ما، زن و مرد، روستایى و شهرى ، دور و نزدیك، همه و همه را بیامرز.
در روایت وارد شده است كه دعا ((مخّ العـبـادة))؛ مـغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنى چه ؟ یـعـنـى بـا خـداى مـتـعـال سـخـن گـفـتـن ؛ در واقـع خـدا را نزدیك خود احساس كردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن . دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه اینها دعاست . دعا یكى از مهمترین كارهاى یك بنده مؤ من و یك انسان طالب صلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشى دارد.
بندگان خوب خدا همه ى كارهاى معمولىِ روزمرّه ى زندگى را هم با نیّت تقرب به خدا انجام مى دهند و مى توانند. بعضى هم هستند كه حتّى قـربـى تـریـن و عـبادى ترین كارها ـ مثل نماز ـ را نمى توانند براى خدا انجام دهند. بى اخلاصى ، درد بزرگى براى انسان است . دعا روح اخلاص را در انسان مى دمد
دستاوردهاى دعا چیست؟
وقتى ما با خدا سخن مى گوییم ، او را نزدیك خود احساس مى كنیم ، مخاطب خود مى دانیم و با او حرف مى زنیم ، این دستاوردها از جمله ى فواید و عواید دعاست . زنـده نـگـهـداشـتـن یاد خدا در دل ، غفلت را ـ كه مادر همه ى انحرافها و كجیها و فسادهاى انـسـان ، غـفـلت از خـداسـت ـ مـى زدایـد. دعـا غـفـلت را از دل انـسـان مـى زدایـد؛ انـسـان را بـه یـاد خـدا مـى انـدازد و یـاد خـدا را در دل زنـده نـگـه مـى دارد. بـزرگـتـریـن خـسـارتى كه افراد محروم از دعا مبتلاى به آن مى شـونـد، ایـن اسـت كـه یـاد خـدا از دل آنـهـا مـى رود. نـسـیـان و غـفـلت از خـداى مـتـعـال بـراى بـشر بسیار خسارتبار است .
دستاورد دوم دعا، تقویت و استقرار ایمان در دل است .
خصوصیت دعا این است كه ایمان را در دل پـایـدار و مـسـتـقـر مـى كـنـد. ایـمـانِ قابل زوال در مواجهه ى با حوادث عالم و سختیها، خـوشـیـهـا، تـنـعـمـهـا و حـالات گوناگون انسان ، در خطر از بین رفتن است . مى شناسید كـسـانـى را كـه ایـمـان داشـتـنـد؛ امـا در مـواجـهـه ى بـا مـال دنـیا، با قدرت دنیا، با لذات جسمى و شهوات قلبى ، ایمان از دست آنها رفت . این ، ایـمـان مـتـزلزل و غـیـرمـسـتـقـر اسـت . خـصـوصـیـت دعـا ایـن اسـت كـه ایـمـان را در دل انـسـان مـسـتـقـر و ثـابـت مـى كـند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجه به خداى متعال از بین مى رود.
سـومـیـن دسـتـاورد، دمیدن روح اخلاص در انسان است .
با خدا سخن گفتن و خود را نزدیك او دیـدن ، بـه انـسان روح اخلاص مى دهد. اخلاص یعنى كار را براى خدا انجام دادن . همه ى كـارهـا را مى شود براى خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همه ى كارهاى معمولىِ روزمرّه ى زندگى را هم با نیّت تقرب به خدا انجام مى دهند و مى توانند. بعضى هم هستند كه حتّى قـربـى تـریـن و عـبادى ترین كارها ـ مثل نماز ـ را نمى توانند براى خدا انجام دهند. بى اخلاصى ، درد بزرگى براى انسان است . دعا روح اخلاص را در انسان مى دمد.
دستاورد چهارم دعا، خودسازى و رشد فضایل اخلاقى در انسان است .
انسان با توجه به خـدا و بـا حرف زدن با خداى متعال ، فضایل اخلاقى را در خود تقویت مى كند؛ این خاصیت قـهـرى و طـبیعى انس با پروردگار است . بنابراین دعا مى شود پلّكان عروج انسان به سمت كمالات . متقابلا دعا رذایل اخلاقى را از انسان مى زداید؛ حرص و كبر و خودپرستى و دشمنى با بندگان خدا و ضعف نفس و جبن و بى صبرى را از انسان دور مى كند.
دسـتـاورد پـنـجـم دعـا، ایـجـاد مـحـبـت بـه خـداى مـتـعـال اسـت .
دعـا عـشـق بـه خـداى مـتـعـال را در دل زنـده مى كند. مظهر همه ى زیباییها و خوبیها ذات اقدس پروردگار است . دعـا و اُنـس و تـكـلم بـا خـداى مـتـعـال ، ایـن مـحـبـت را در دل به وجود مى آورد.
دسـتـاورد شـشـم دعـا، دمـیـدن روح امـیـد در انـسـان اسـت .
دعـا بـه انـسـان قـدرت مـقـاومت در مـقـابـل چـالشهـاى زندگى را مىدهد. هر كس در دوران زندگى خود با حوادثى مواجه مى شـود و چـالشهـایـى پـیدا مى كند. دعا به انسان توانایى و قدرت مى دهد و انسان را در مـقـابـل حوادث مستحكم مى كند؛ لذا در روایت از دعا تعبیر شده است به سلاح . از نبى مكرم نـقـل شـده است كه فرمود: ((أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى سِلَاحٍ یُنْجِیكُمْ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ یُدِرُّ أَرْزَاقَكُمْ ))؛ اسلحه اى را به شما معرفى كنم كه مایه ى نجات شماست ؛ (( تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بـِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ )). در مواجهه ى با حوادث ، توجه به خـداى مـتـعال ، مثل سلاح برّنده اى در دست انسان مؤ من است . لذا در میدان جنگ ، پیغمبر مكرم اسـلام هـمـه ى كـارهـاى لازم را انـجـام مى داد؛ سپاه را مى آراست ، سربازان را به صف مى كـرد، امـكـانـات لازم را بـه آنـهـا مـى داد، تـوصـیـه هـاى لازم را به آنها مى كرد، اشراف فرماندهىِ خودش را اعمال مى كرد؛ اما در همان وقت هم وسط میدان زانو مى زد، دست به دعا بـلند مى كرد، تضرع مى كرد، با خداى متعال حرف مى زد و از او مى خواست . این ارتباط با خدا، دل انسان را مستحكم مى كند.
وقـتـى خـداى مـتـعـال بـه مـن و شـمـا امر مى كند كه از او بخواهیم و طلب كنیم ، معنایش این است كه خداى مـتـعـال تـصمیم دارد كه آنچه را مى خواهیم ، به ما بدهد. لذا در روایت است كه : ((وَ لَا لِیـَفـْتـَحَ عـَلَى عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ واللّهُ اَكْرَمُ مِنْ ذلك ))؛ خداى متعال كریمتر از آن است كه باب دعا را باز كند، اما باب اجابت را ببندد
دسـتـاورد دیگر دعا، برآمدن حاجات است .
یكى از دستاوردهاى دعا این است كه حاجاتى كه انـسـان دارد، از خـداى مـتـعـال مـى خـواهـد و خـدا آن حاجات را برآورده مى كند. البته همه ى خـواص دعـا ایـن نـیـسـت ؛ ایـن هـم یـكـى در كـنـار بـقـیـه ى دسـتـاوردهـاى دعـاسـت . فرمود: ((اسـْئَلُوا اللّهَ مـِنْ فـَضـْلِهِ ))(نساء: 32)؛ از خـداى مـتـعـال بـخـواهـیـد و نـیـازهـاى خـودتـان را از او بـطـلبـید. در دعاى ابوحمزه ى ثمالى از قـول امـام سـجـاد (عـلیـه السـّلام ) ایـن طور عرض مى شود: ((وَ لَیْسَ مِنْ صِفَاتِكَ یَا سـَیِّدِی أَنْ تـَأْمـُرَ بـِالسُّؤَالِ وَ تـَمْنَعَ الْعَطِیَّةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطَایَا عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ))(2)؛ تـو به بندگانِ خودت دستور بدهى كه از تو بخواهند، اما بنا داشته بـاشـى كـه خـواسـتـه ى آنـهـا را عـمـلى نـكـنـى ؛ ایـن امـكـان نـدارد. وقـتـى خـداى مـتـعـال بـه مـن و شـمـا امر مى كند كه از او بخواهیم و طلب كنیم ، معنایش این است كه خداى مـتـعـال تـصمیم دارد كه آنچه را مى خواهیم ، به ما بدهد. لذا در روایت است كه : ((وَ لَا لِیـَفـْتـَحَ عـَلَى عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ واللّهُ اَكْرَمُ مِنْ ذلك ))؛ خداى متعال كریمتر از آن است كه باب دعا را باز كند، اما باب اجابت را ببندد.
پی نوشت ها:
1.بحارالانوار، ج 93، ص 344
2. مفاتیح الجنان ، دعاى ابوحمزه ى ثمالى