راز و رمز مخفی بودن شب قدر از زبان حجت الاسلام قرائتی
حجت الاسلام قرائتی ضمن بیان رمز مخفی بودن شب قدر درباره زمان آن می گوید: طول شب قدر، یک شب کامل کره زمین است که 24 ساعت میشود، نه آنکه مخصوص مکان خاصی همچون مکه و آن هم به میزان هشت ساعت شب آن منطقه باشد!
با توجه به فرارسیدن ایام شهادت امیرالمومنین علی(ع) و شب های قدر و نزول آیات الهی بر قلب حضرت رسول(ص) بر آن شدیم برای درک بهتر این شب های با عظمت، گذری بر مفاهیم و نکات سوره قدر داشته باشیم که بخش نخست آن با استناد به تفسیر نور حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در پی می آید.
سیمای سوره قدر
سوره قدر در مکّه نازل شده و همانند دیگر سورههای مکّی، آیاتش کوتاه و موزون است.
این سوره با اشاره به نزول قرآن در شب قدر آغاز و با بیان اهمیّت شب قدر نزد خداوند و برتری آن بر هزار ماه ادامه مییابد و با سلام و درود الهی در آن شب پایان میپذیرد.
روایات متعدّدی در فضیلت تلاوت این سوره بعد از سوره حمد در نماز وارد شده است و به کسی که آن را در نماز واجب بخواند خطاب میشود: «غفر اللّه لک ما مضی فاستأنف العمل»؛ خداوند گذشته تو را بخشید، از نو آغاز کن.
امام رضاعلیه السلام فرمود: کسی که در زیارت قبور مؤمنین، سوره قدر را هفت مرتبه بخواند، خداوند آن مردگان و کسی که این سوره را تلاوت کرده است، میآمرزد.
از انضمام آیه «انّا انزلناه فی لیلة القدر» با آیه «شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن» معلوم میشود که شب قدر در ماه رمضان است، امّا اینکه کدام یک از شبهای ماه رمضان است، در قرآن چیزی بر آن دلالت ندارد و در روایات نیز به صورت مردّد میان یکی از سه شب آمده است. چنانکه از امام صادقعلیه السلام در مورد شب قدر پرسیدند: آن حضرت فرمود: در شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم رمضان جست و جویش کن. البته معروف میان اهل سنّت آن است که شب بیست و هفتم رمضان، شب قدر است.
این سوره با اشاره به نزول قرآن در شب قدر آغاز و با بیان اهمیّت شب قدر نزد خداوند و برتری آن بر هزار ماه ادامه مییابد و با سلام و درود الهی در آن شب پایان میپذیرد.
کلمه «قدر» در قرآن، در چند معنا به کار رفته است:
الف) مقام و منزلت. چنانکه میفرماید: «و ما قدروا اللّه حقّ قدره»؛ آن گونه که باید، مقام و منزلت الهی را نشناختند.
ب) تقدیر و سرنوشت. چنانکه میفرماید: «جئت علی قدر یا موسی»؛ ای موسی تو بنا بر تقدیر (الهی به این مکان مقدّس) آمدهای.
ج) تنگی و سختی. چنانکه میفرماید: «و من قدر علیه رزقه…»؛ کسی که رزق و روزی بر او تنگ و سخت شود
دو معنای اول در مورد «لیلة القدر» مناسب است، زیرا شب قدر، هم شب با منزلتی است و هم شب تقدیر و سرنوشت است.
هستی، حساب و کتاب و قدر و اندازه دارد. «و اِن مِن شیء الاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم» هیچ چیز نیست مگر آنکه خزانه آن نزد ماست و جز به مقدار تعیین شده فرو نمیفرستیم. حتّی مقدار نزول باران از آسمان حساب شده است. «و انزلنا من السماء ماء بقدر»؛ نه تنها باران، بلکه هر چیز نزد او اندازه دارد. «و کلّ شیء عنده بمقدار» چنانکه خورشید و ماه، از نظر حجم و وزن و حرکت و مدار آن حساب و کتاب دقیق دارد. «و الشمس و القمر بحسبان».
خداوند در شب قدر، امور یک سال را تقدیر میکند، چنانکه قرآن در جایی دیگر میفرماید: «فیها یفرق کلّ امر حکیم» در آن شب، هر امر مهمّی، تعیین و تقدیر میشود. بنابراین، شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پیامبر نیست، بلکه در هر رمضان، شب قدری هست که امور سال آینده تا شب قدر بعدی، اندازهگیری و مقدّر میشود.
بیدار بودن شب قدر و احیای آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پیامبر و اهل بیت آن حضرت بوده است و در میان سه شب، بر شب بیست و سوم تأکید بیشتری داشتهاند. چنانکه شخصی از پیامبر پرسید: منزل ما از مدینه دور است، یک شب را معیّن کن تا به شهر بیایم. حضرت فرمود: شب بیست و سوم به مدینه داخل شو.
امام صادقعلیه السلام در حالی که بیمار بودند، خواستند که شب بیست و سوم ایشان را به مسجد ببرند و حضرت زهراعلیها السلام در این شب، با پاشیدن آب به صورت بچهها، مانع خواب آنها میشدند.
در روایات آمده است که دهه آخر ماه رمضان، پیامبر بستر خواب خود را جمع کرده و ده شب را احیا میداشت.
در حدیثی طولانی از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله میخوانیم که حضرت موسیعلیه السلام به خدا عرض کرد: خدایا مقام قربت را خواهانم، پاسخ آمد: «قُرْبی لِمَن اسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْر»، قرب من، در بیداری شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: «رَحْمَتی لِمَنْ رَحمَ الْمَساکِینَ لَیلةَ الْقَدر»، رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است.
گفت: خدایا، جواز عبور از صراط میخواهم. پاسخ آمد: «ذلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَیْلَةَ الْقَدْر»، رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.
عرض کرد: خدایا بهشت و نعمتهای آن را میطلبم. پاسخ آمد: «ذلک لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبیحَة فی لیلةِ القدر»، دستیابی به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: «ذلک لِمَنْ اسْتَغْفَرَ فِی لَیلةِ الْقَدْر»، رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.
در پایان گفت: خدایا رضای تو را میطلبم. پاسخ آمد: «رِضایَ لِمَنْ صَلّی رَکْعَتَینِ فِی لَیلةِ الْقَدْر»، کسی مشمول رضای من است که در شب قدر، نماز بگذارد.
از وقایع عجیب تاریخی، ضربت خوردن حضرت علیعلیه السلام در شب قدر، در محراب عبادت و به هنگام نماز است. آری، اشرف خلق خدا، در اشرف مکانها و اشرف زمانها، در اشرف حالات، شهید شد.
شب قدر جایگاه ویژهای در مسائل معنوی دارد که به چند مورد آن اشاره میکنیم:
خداوند برای اهدای تورات، حضرت موسی را به مناجات شبانه فراخواند: «اربعین لیلة»
قرآن، زمان مناسب برای استغفار را، هنگام سحر میداند: «و بالاسحار هم یستغفرون»
عروج پیامبر به آسمان، به هنگام شب بود. «اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام»
پیامبر مأمور بود که مناجات و عبادات شبانه داشته باشد. «و من الّیل فتهجّد به نافلة لک»، «قم الّیل الاّ قلیلا»
خداوند از عابدان در شب ستایش میکند. «یتلون ایات اللّه اناء الّیل» و به تسبیح در شب سفارش میکند. «فسبّحه لیلا طویلا»
خداوند در قرآن، به زمان طلوع فجر و هنگام عصر یک بار سوگند یاد کرده است ولی به هنگام سحر سه بار. «و الّیل اذا عسعس»، «و الّیل اذ ادبر»، «و الّیل اذا یسر»
طول شب قدر، یک شب کامل کره زمین است که 24 ساعت میشود، نه آنکه مخصوصِ مکان خاصّی همچون مکّه و آن هم به میزان 8 ساعت شب آن منطقه باشد. چنانکه مراد از روز عید فطر، یک روز کامل کره زمین است که شامل همه نقاط و مناطق میشود.
تقارن شب تقدیر بشر با شب نزول قرآن، شاید رمز آن باشد که سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پیرو قرآن باشد، سعادت و رستگاری و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختی برای او رقم میخورد.
ابوذر میگوید: به رسول خدا عرضه داشتم آیا شب قدر در عهد انبیا بوده و امر بر آنان نازل میشده و پس از آنکه از دنیا میرفتند، نزول امر در آن شب تعطیل میشده است؟ حضرت فرمودند: شب قدر تا قیامت هست.
شاید رمز اینکه شب قدر مخفی است، آن باشد که مردم شبهای متعدّد را به عبادت بپردازند، کسانی که یک شبِ آن را درک کردند مغرور نشوند و کسانی که آن را درک نکردند، از باقی شبها مأیوس نشوند.
در روایات آمده است: «العمل الصالح فیها خیر من العمل فی الف شهر لیس فیها لیلة القدر» کار نیک در شب قدر، بهتر از کار نیک در هزار ماه بدون شب قدر است.
لیلةالقدر درنگاه علامه طباطبایى (رحمةالله)
مهمترین مناسبت ماه مبارك رمضان، شب قدر است كه همواره مورد توجه مؤمنین بوده و خواهد بود. آنچه در پیش روى دارید بحثى پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایى رحمةالله در تفسیر شریف المیزان است كه در دو سوره « قدر» و «دخان» مطرح گردیده است.
شب قدر یعنى چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازهگیرى است و شب قدر شب اندازهگیرى است و خداوند متعال دراین شب حوادث یك سال را تقدیر مىكند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى ازاین قبیل را دراین شب مقدر مىگرداند.
شب قدر كدام شب است؟
در قرآن كریم آیهاى كه به صراحت بیان كند شب قدر چه شبى است دیده نمىشود. ولى از جمعبندى چند آیه از قرآن كریم مىتوان فهمید كه شب قدر یكى از شبهاى ماه مبارك رمضان است. قرآن كریم از یك سو مىفرماید: « انا انزلناه فى لیلة مباركة.»(دخان / 3) این آیه گویاى این مطلب است كه قرآن یكپارچه در یك شب مبارك نازل شده است و از سوى دیگر مىفرماید: « شهررمضان الذى انزل فیه القرآن.»(بقره / 185)و گویاى این است كه تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. و در سوره قدر مىفرماید: «انا انزلناه فى لیلة القدر.»(قدر/1)از مجموع این آیات استفاده مىشود كه قرآن كریم در یك شب مبارك در ماه رمضان كه همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این كه كدام یك از شبهاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن كریم چیزى برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار مىتوان آن شب را معین كرد.
در بعضى از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یكم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخى دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یكم و بیست و سوم و در روایات دیگرى متعین در شب بیست و سوم است. (1)وعدم تعین یك شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نكنند.
پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شبهاى ماه رمضان و یكى از سه شب نوزدهم و بیست و یكم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت به طورعجیبى با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولى معروف بین اهل سنت این است كه شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (2)و در آن شب قرآن نازل شده است.
تكرار شب قدر درهر سال
شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى كه قرآن درآن نازل شد نیست بلكه با تكرار سالها، آن شب نیز تكرار مىشود. یعنى درهر ماه رمضان شب قدرى است كه درآن شب امور سال آینده تقدیر مىشود. دلیل براین امر این است كه:
اولا: نزول قرآن بهطور یكپارچه در یكى از شبهاى قدر چهارده قرن گذشته ممكن است ولى تعیین حوادث تمامى قرون گذشته و آینده درآن شب بى معنى است.
ثانیا: كلمه «یفرق» در آیه شریفه «فیها یفرق كل امر حكیم.»(دخان / 6) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را مىرساند و نیز كلمه «تنزل» درآیه كریمه «تنزل الملئكة والروح فیها باذن ربهم من كل امر»(قدر / 4) به دلیل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.
ثالثا: از ظاهر جمله « شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن.»(بقره / 185)چنین برمىآید كه مادامى كه ماه رمضان تكرار مىشود آن شب نیز تكرار مىشود. پس شب قدر منحصر در یك شب نیست بلكه درهر سال در ماه رمضان تكرار مىشود.
در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت شده كه گفت: به رسول خدا (ص) عرض كردم یا رسول الله آیا شب قدر شبى است كه درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل مىشده و چون از دنیا مىرفتند نزول امر درآن شب تعطیل مىشده است؟ فرمود: « نه بلكه شب قدر تا قیامت هست.»(3)
عظمت شب قدر
در سوره قدر مىخوانیم: «انا انزلناه فى لیلة القدر وما ادریك ما لیلة القدر لیلة القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت شب قدر با این كه ممكن بود بفرماید: «وما ادریك ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با این كه مىتوانست در آیه دوم و سوم به جاى كلمه «لیلة القدر» ضمیر بیاورد، خود كلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت كند. و با آیه « لیلة القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان كرد به این كه این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این كه مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است كه مردم را به خدا نزدیك و به وسیله عبادت زنده كند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این كه در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یك شب قدر است) .
حضرت فرمود: « عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهى كه در آن شب قدر نباشد.»(4)
وقایع شب قدرالف- نزول قرآن.
ظاهر آیه شریفه « انا انزلناه فى لیلة القدر» این است كه همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال كرده كه ظهور در یكپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، كه ظاهر در نزول تدریجى است.
قرآن كریم به دو گونه نازل شده است:
1- نزول یكباره در یك شب معین.
2- نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اكرم (ص) .
آیاتى چون «قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مكث ونزلناه تنزیلا.»(اسراء / 106) نزول تدریجى قرآن را بیان مىكند.
در نزول دفعى (و یكپارچه)، قرآن كریم كه مركب از سورهها و آیات است یك دفعه نازل نشده است بلكه بهصورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتى كه درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده ارتباط كامل با زمان و مكان و اشخاص و احوال خاصهاى دارد كه درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مكان نازل شده و معلوم است كه چنین آیاتى درست در نمىآید مگر این كه زمان و مكانش و واقعهاى كه دربارهاش نازل شده رخ دهد به طورى كه اگر از آن زمانها و مكانها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود كه قرآن یك باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف مىشود و دیگر بر آنها تطبیق نمىكنند، پس قرآن به همین هیئت كه هست دوبار نازل نشده بلكه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلى كه درآیه شریفه «كتاب احكمت ایاته ثم فصلت من لدن حكیم خبیر.»(هود / 1)به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن كریم به صورت اجمال و یكپارچه بر پیامبر اكرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.
ب- تقدیر امور.
خداوند متعال در شب قدر حوادث یك سال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و… تقدیر مىكند.
در آیه شریفه «انا انزلناه فى لیلة القدر»(قدر / 1) كلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازهگیرى دارد و آیه شریفه «فیها یفرق كل امر حكیم.»(دخان / 6)كه در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت مىكند. چون كلمه «فرق» به معناى جدا سازى و مشخص كردن دو چیز از یكدیگر است. و فرق هر امر حكیم جز این معنا ندارد كه آن امر و آن واقعهاى كه باید رخ دهد را با تقدیر و اندازهگیرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحلهاند، یكى اجمال و ابهام و دیگرى تفصیل. و شب قدر به طورى كه از آیه «فیها یفرق كل امر حكیم.» برمىآید شبى است كه امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون مىآیند.
ج- نزول ملائكة و روح.
بر اساس آیه شریفه « تنزل الملئكة والروح فیها باذن ربهم من كل امر.»(قدر / 4) ملائكه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل مىشوند. مراد از روح، آن روحى است كه از عالم امر است و خداى متعال دربارهاش فرموده است « قل الروح من امر ربى.»(اسراء / 85) دراین كه مراد از امر چیست؟ بحثهاى مفصلى در تفسیر شریف المیزان آمده است كه به جهت اختصار مبحث به دو روایت در مورد نزول ملائكه و این كه روح چیست بسنده مىشود.
1- پیامبر اكرم (ص) فرمود: وقتى شب قدر مىشود ملائكهاى كه ساكن در «سدرة المنتهى» هستند و جبرئیل یكى از ایشان است نازل مىشوند در حالى كه جبرئیل به اتفاق سایرین پرچمهایى را به همراه دارند.
یك پرچم بالاى قبر من، و یكى بر بالاى بیت المقدس و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طورسینا نصب مىكنند و هیچ مؤمن و مؤمنهاى دراین نقاط نمىماند مگر آن كه جبرئیل به او سلام مىكند، مگر كسى كه دائم الخمر و یا معتاد به خوردنگوشت خوك و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.(5)
2- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائكه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمىبینى خداى تعالى فرموده: «تنزل الملئكة والروح» پس معلوم مىشود روح غیر از ملائكه است. (6)
د- سلام و امنیت.
قرآن كریم در بیان این ویژگى شب قدر مىفرماید: «سلام هى حتى مطلع الفجر.»(قدر / 5) كلمه سلام و سلامت به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. و جمله «سلام هى» اشاره به این مطلب دارد كه عنایت الهى تعلق گرفته است به این كه رحمتش شامل همه آن بندگان بشود كه به سوى او روى مىآورند و نیز به این كه در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا كه عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است كه دراین شب كید شیطانها هم مؤثر واقع نشود چنانكه در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
البته بعضى از مفسرین گفتهاند: مراد از كلمه «سلام» این است كه در شب قدر ملائكه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام مىدهند.
پىنوشتها:
1- مجمع البیان، ج 10، ص519 .
2- تفسیر الدرالمنثور، ج6 .
3- تفسیر البرهان، ج4، ص488، ح26 .
4- فروع كافى، ج4، ص157، ح4 .
5- مجمع البیان، ج10، ص520 .
6- تفسیر برهان، ج4، ص481،
چهار نفری که دعایشان مستجاب نمی شود
خداوند متعال در نصیحتی به عیسی(ع) فرمود: به ستمکاران بنی اسرائیل بگو مرا نخوانید و حال آنکه در زیر گام هایتان رشوه و در خانه هایتان بت وجود دارد، اجابت من در حق آنها «لعن» است تا زمانی که پراکنده شوند.
میرزا جوادآقا ملکی تبریزی از جمله سالکان و عارفانی است که بندگان خالص و مشتاقان می توانند به توصیه های او در دعا و نحوه درخواست کردن از محضر خداوند متعال توجه کنند.
از این رو با فرارسیدن شب های قدر و فرصتی ویژه برای حضور در درگاه الهی، بخشی از سخنان این عارف وارسته در خصوص آداب دعا از کتاب «المراقبات» تقدیم خوانندگان می شود.
به عزتم و جلالم و عظمتم و ارتفاع مکانم بر عرش سوگند که امید هر آن کس را که به غیر من امیدوار باشد، قطع می کنم و آرزویش را به یأس بدل می کنم و در میان مردم لباس مذلت برایش می پوشانم. و او را از قرب خودم دور می کنم و از وصلم دورش می سازم آیا در شدت ها به غیر من امید می بندد، حال آنکه شداید در دست من است؟ و به غیر من امیدوار می شود و با فکرش در دیگری را می زند، در صورتی که آن بسته است و در من برای هر کس که مرا بخواند، گشوده و باز است؟
پس کیست که در سختی هایش به من امیدوار باشد؟ و کیست که در امر مهمی به من امیدوار باشد و من امید او را قطع کنم؟ من آمال بندگانم را در پیش خود محفوظ قرار داده ام، ولی آنها به حفظ من راضی نیستند؟ آسمان ها و زمینم را از ملائکه ها پر کرده ام، کسانی که از تسبیح من دچار ملال و خستگی نمی شوند و امرشان کرده ام درهای موجود میان من و بندگانم را نبندند، ولی آنها (بندگانم) به قول من اعتماد نمی کنند؟ آیا نمی داند کسی را که من بر او با مشکلی از مشکلاتم ببندم، کسی جز من نمی تواند مالک کشف و رفع آن شود؟
پس او را چه شده که پس از اذان دادنم بر او، او را ناله کننده بر درگاه خودم نمی بینم؟ با جودم برایش عطا کردم چیزی را که از من نخواسته بود و سپس آن را از او گرفتم، پس بازگشت آن را از من مسئلت نمی کند و از غیر من می خواهد، آیا مرا اینگونه می بینید که قبل از مسئلت با عطا آغاز کنم آنگاه آن را از من بخواهد، من جواب ندهم؟ آیا من بخیل هستم تا بنده ام به من بخل ورزد؟ آیا عفو و رحمت به دست من نیست؟ آیا من جایگاه آرزوها نیستم؟ پس کیست غیر از من که قطع کند؟ آیا امیدواران به غیر من نمی ترسند که به آنها امید می بندند؟ پس اگر اهل آسمان من و اهل زمین من، همگی به من امید بندند، و من مثل همه آنچه را که امید آنهاست برایشان عطا کنم، از ملک من ذره ای کاسته نمی شود. و چگونه کم شود ملکی که من قیّم آن هستم؟ پس بدا بر ناامیدشدگان از رحمت من، و بدا بر هر کس که عصیانم می کند و مراقب من نیست!
و همچنین، باز در احادیث قدسیه آمده است: أنا عِندَ ظَنّ عبدی بی، فلا یظنّ بی الاّ خیراً؛ من در نزد حسن ظنّ بنده ام به من هستم، پس بر من گمان نبرد، مگر خیر و نیکو.
رسول اکرم - صلی الله علیه و آله- نیز فرمود: خدا را در حالی بخوانید که به اجابت دعا یقین دارید و از حضرت امام صادق (ع) نیز روایت شده است: هرگاه دعا نمودی، چنین گمان کن که اجابت در خانه ات است. در روایتی دیگر آمده است که: با قلبت به خدا روی بیاور و اجابتت را درِ خانه ات حساب کن!
و همچنین روایت شده است: که فرعون به هنگام غرق شدن، به موسی استغاثه نمود و به خداوند استغاثه نکرد، پس خدا به موسی وحی کرد: یا موسی! به درستی که تو نمی توانی به داد او برسی، چرا که تو خلقش ننموده ای و اگر او از من یاری می خواست، پناهش می دادم. و همچنین داستان قارون و عتابش به موسی (ع) در جواب ندادنش به او معروف است.
ای برادر من! بدان که آنچه روایات به آن دلالت می کند این است که کسی به خداوند گمان نیکو و حسن نمی برد، مگر اینکه خداوند با او بنا به آنچه گمان برده، معامله می کند ولی بسیاری از مردم مغرور شده، چنین پنداشته اند که: عدم مبادلات در دین «حسن ظنّ» داشتن به غفران خداوند است.
بی شک از او دلیل خواسته شده و گفته خواهد شد: اگر چنین است، پس چرا در امر رزقت به خداوند حسن ظن نداری، حال آنکه خداوند در قرآن آن را ضمانت و آن را با «سوگند مؤکد» یاد کرده است. و اگر چنین است که حسن ظنّت به لطف و کرم و عنایت خداوندی است، این صفت ها تنها به امور اخروی اختصاص ندارد و اگر در امر دنیایت به کرمش اعتقاد داری، پس چرا به هنگام فقدان اسباب رزق دچار اضطراب شده، به کرمش اتکاء نمی کنی؟ و این همه اندوه و هم و غم به خاطر حاجت ها چه دلیلی دارد؟
اگر پدری توانا و دارای عنایت داشته باشی که روزیت را عهده دار شده باشد، آیا به ضمانتش رضایت داده، به قبولش اطمینان حاصل می کنی؟ آیا تو به راستی عنایت خداوندی را از عنایت پدرت کمتر می دانی، یا از ناتوانی اش می ترسی، یا اینکه احتمال می دهی درباره ات بخل روا دارد؟ آیا هنوز اعتقاد نیافته ای که اوست ارحم الراحمین و اقدرالقادرین و اجود الاجودین؟
روایت شده که به هنگام محاسبه خلق، توسط خداوند، متعال، گناهان بنده ای به خوبی هایش غلبه می کند. پس فرشتگان او را گرفته، به طرف آتش می برند او رو به درگاه حق می کند. در این حال خداوند امر می کند او را برگردانند و می پرسد: چرا به درگاه من رو کردی؟ پاسخ می دهد: ای پروردگار! به درستی که ظن من به تو این نبود! خطاب می رسد: ای فرشتگان من! به عزت و جلالم سوگند! او حتی یک روز نیز به من حسن ظن نداشت، ولی چون ادعای آن را می کند، او را به بهشت ببرید!
از دیگر شرایط دعا این است که نسبت به احدی در عرض و مالش ظلم روا ندارد.
در یکی از حدیث های قدسی آمده است: از تو دعا و اجابت از من، پس هیچ دعایی را از من مپوشان، مگر خواستن لقمه حرام.
در روایتی از رسول اکرم (ص) آمده است: هر کس که بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کار و غذایش را پاکیزه کند.
و در نصایحی که خداوند متعال به حضرت عیسی - علی نبینا و آله و علیه السلام- فرمود، از جمله این بود:
یَا عیسی! قُل لِظَلَمَةِ بنی اسرائیل: لا تَدعُونی و السحتُ تَحتَ اَحضَانِکُم والاَصنِامُ فی بُیُوتِکُم، فَانّی آلیت أن اُجیبَ مَن دَعَانی، و أن اجعَلَ اِجَابَتی لَعَناً عَلَیهِم حَتّی یَتَفَرّقوا.
به ستمکاران بنی اسرائیل بگو مرا نخوانید و حال آنکه در زیر گام هایتان رشوه و در خانه هایتان بت وجود دارد و به درستی که من سوگند یاد کرده ام دعای کسی را اجابت می کنم که مرا بخواند. از این رو، اجابت من در حق آنها «لعن» است تا زمانی که پراکنده شوند.
و از رسول اکرم (ص) روایت شده است که فرمود: خداوند به من اینگونه وحی کرد: ای برادر پیامبرانِ انذار دهنده و ای برادر پیامبران مرسل! قومت را بترسان که مبادا به خانه ای از خانه های من داخل شوند، و حال آنکه بر ذمه یکی از آنها، مظلمه یکی از بندگانم باشد و من، او را تا زمانی که به نماز ایستاده، لعن می کنم، تا آن مظلمه را به صاحبش برگرداند. آن گاه گوش او می شوم که با من بشنود، چشمش می گردم که با من ببیند و او، به درستی از اولیا و برگزیدگان من بوده، با پیامبران و صدیقان و شهیدان در بهشت من همسایه و همجوار خواهد بود.
و ردّ شدن دعای مرد بنی اسرائیلی که با زبانی هرزه و عصیانگرانه و بی تقوی و نیتی ناپاک دعا می کرد، روایت شده است.
و نیز از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که: مثل دعا کننده بدون عمل، مانند تیرانداز بدون کمان است.
و از حضرت صادق (ع) روایت شده است: خداوند متعال دعایی را که از اعماق قلب نباشد و قلب دعا کننده اش به هنگام دعا، در جای دیگری مشغول باشد، مستجاب نمی کند. پس هرگاه که دعا می کنی، با قلبت به او روی بیاور! سپس یقین داشته باش که دعایت مستجاب می شود.
و از همان حضرت روایت شده است: دعایی که از ظاهر قلب صورت بگیرد، و نیز از طرف سخت قلبی قسی، آن نیز مستجاب نمی شود.
و نیز روایت شده است که چهار نفر هستند که دعایشان مستجاب نمی شود:
مردی که در خانه اش نشسته و بگوید: خدایا روزی ام را برسان! مردی که زنش را نفرین کند و مردی که خدا اموال و دارایی هایی در اختیارش بگذارد و او آن ها را تباه کند و مردی که مالی را به مردی دیگر قرض داده و به آن شاهد نگیرد و بعد بدهکار آن مال را انکار کند.
در بعضی از روایات اضافه شده که همچنین به همسایه اش نفرین نکند و از خداوند امر حرام طلب نکند و خواستش از خداوند قطع رحم نباشد.
از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود: ای صاحب دعا! از خداوند امر محال و حرام نخواه!
و زمانی که دعاکننده خود را از این اوصاف خالی کرد، پس باید که اسباب اجابت دعایش را آماده کند؛ مثل طهارت و وقت های خاص و احوال خاص و نماز و روزه و گریه و غیر آن.
روایت شده که مابین بهشت و جهنم عقبه ای وجود دارد که از آن نمی گذرند، مگر گریه کنندگان از خوف خداوند.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود: خداوند به من خبر داد و فرمود:
وَ عِزَّتی و جلالی! مَا اَدرَکَ العَامِلُونَ دَرکَ البُکّاءِ عِندِی شَیئَاً، و انّی لاَبنی لَهُم فی الّرفیعِ الاِعلَی قَصرَاً، لایُشارِکُهُم فیه غَیرِهِم.
به عزّتم و جلالم سوگند یاد می کنم مرا آن اندازه که صاحبان گریه های زیاد درک کرده اند، هیچ یک از دسته ای عمل کننده، آن اندازه درک نکرده اند و به درستی که من برای بیش گیرندگان، قصر رفیع اعلا بنا خواهم کرد که غیر آنها، کسی در آن شریکشان نباشد.
آموزش پاک کردن ویروس های مخفی با تنظیم ویندوز
ویروس های جدید امروزه از هوش بالایی برخوردار هستند و مهم ترین ویژگی آنها این است که به محض ورود به سیستم قربانی خود را به روشی جالب از دید او و آنتی ویروس او مخفی نگه می دارند به طوری که حتی با آنتی ویروس های قوی مانند Nod32 و Kaspersky نیز قابل رویت و حذف نیستند! همچنین با تعویض ویندوز نیز دردی دوا نمی شود و ویروس ها همچنان به کار خود ادامه می دهند! دلیل این مشکل این است که آنتی ویروس ها اجازه دسترسی به فایل های حفاظت شده سیستمی را ندارند و هنگام جستجو به راحتی از کنار ویروس هایی با مشخصات فایل سیستمی عبور می کنند!
این ویروس ها نیز بسیار هوشمندانه برنامه ریزی شده اند به طوری که خود را به صورت فایل های حفاظت شده سیستم عامل در می آورند و بدین صورت خود را مخفی می کنند تا از چنگ آنتی ویروس ها در امان باشند. اما در این جا ما با روشی بسیار ساده این اجازه را به آنتی ویروس ها می دهیم که به فایل های سیستمی نیز دسترسی یابند و آنها را نیز اسکن کند و ویروس های پنهان را کشف و پاک نماید! بنابراین اگر تا به حال سیستم شما حتی یک بار هم ویروسی شده است حتما این مقاله را بخوانید تا از عدم وجود ویروس های مخفی در سیستم خود مطمین شوید!
در این مقاله ما با فعال کردن قابلیت نمایش فایل های حفاظت شده سیستم عامل این اجازه را به آنتی ویروس ها می دهیم که به فایل های سیستمی نیز دسترسی یابد و آنها را نیز اسکن کند و ویروس های پنهان را کشف و پاک نماید.
برای این کار:
1- به My computer بروید و در Toolbar گزینه Tools را انتخاب کنید.
2- در منوی Tools گزینه Folder Option را انتخاب نمایید.
3- سپس به سر برگ Veiw بروید.
4- در بخش Hidden files and folders تنظیمات زیر را اعمال کنید:
الف- گزینه Show hidden files and folders را انتخاب کنید زیرا اکثر ویروس ها Hidden هستند.
ب- تیک گزینه Hide extensions for known file types را برای نمایش پسوند فایل ها بردارید (پسوند ویروس ها اکثرا exe می باشد)
ج- تیک گزینه Hide protected operating system files (Recommended) را برای نمایش فایل های حفاظت شده سیستمی بردارید و با اخطاری که می دهد موافقت کنید.
5- سپس Ok را بزنید و از Toolbarخارج شوید.
6- کار تمام است! حالا با خیال راحت با یک آنتی ویروس آپدیت شده ( ترجیحا Nod32 یا Kaspersky ) کل هارد دیسک ، فلش و حافظه های جانبی خود را اسکن کنید تا سیستم خود را از شر این ویروس های مخفی و هوشمند به طور کامل پاک کنید! ضمنا پس از پایان اسکن و یافتن و پاک کردن ویروس ها دوباره تنظیمات قبلی را به حالت اول برگردانید